مروری بر ادبیات کره جنوبی از آغاز تا امروز
آناهیتا برزویی

تاریخ ارسال : 14 شهریور 04
بخش : اندیشه و نقد
مروری بر ادبیات کره جنوبی از آغاز تا امروز
آناهیتا برزویی (1)
برای بررسی سیرِ تحولاتی فرهنگ و ادبیاتِ یک ملت، پیش از هرچیز بایستی به چگونگیِ تحولاتِ تاریخی آن ملت نظر داشت. از آنجا که تاریخِ یک شبه جزیره مانند کُره- که هماکنون به دو بخشِ شمالی و جنوبی تقسیم شده است- میتواند تأثیر مستقیم بر رفتارهای فرهنگی و بالطبع هُنر و ادبیات آن کشور بگذارد این بررسی ضروری به نظر میرسد.(2)
سیرِ تاریخیِ کُره
تاریخِ شبه جزیرۀ کره به حدود سال 900-800 ق.م در دورانِ عصر برنز برمیگردد. «گوجوسون» که با نامِ «چوسانِ قدیم» شناخته میشود پادشاهیِ باستانیای است که تا سالِ 108 ق.م در شبه جزیرهی کُره حکومت میکرده است.
در سالِ 194 ق.م یک سردار فراریِ چینی به نامِ «رویمَن» سلسلۀ پادشاهیِ گوجوسون را نابود کرد و کره به جُزیی از خاکِ امپراتوریِ چین تبدیل شد.
در سالِ 37 ق.م «چومونگ» به شبه جزیرهی کره که حالا بخشی از امپراتوریِ چین بود حمله کرد و با فتحِ این بخش از چین، فرمانرواییِ «گوگوریو» را بنیان گذاری کرد.
گوگوریو در اوجِ قدرتِ خود، کنترلِ بیشترِ شبه جزیرهی کُره را دراختیار داشت. در سالِ 676 میلادی سلسلۀ «شیلا» قوایِ چین را از خاکِ کُره بیرون راند و کنترلی کاملِ این شبه جزیره را در دستِ گرفت. سلسلۀ شیلا، به دلیلِ کسبِ ثروت و قدرت برای این شبه جزیره به «پادشاهیِ زرِیّن» معروف شد. پس از این دورانِ طلایی، «گوریو (3)» که یک پادشاهی کُرهای بود در سال 918 میلادی تأسیس گردید و پس از متحد کردنِ شبه جزیرۀ کُره تا سال 1392 میلادی بر آن حکومت کرد.
این فرمانروایی تا وقتی ادامه داشت که هنوز چنگیزخانِ مغول به کُره حمله نکرده بود. پس از تصرفِ کره بهوسیلهی مغولها، دورانِ آرامشِ این شبه جزیره تقریباً به پایان رسید.
حملات پیدرپی و چشمداشتِ همسایگان به شبه جزیرۀ کره نگذاشت که مردم این سرزمین رویِ آرامش را ببینند.
قبل از سال 1910 میلادی کشور ژاپن به کره حمله کرد ولی به دلیلِ کمکِ چین به کُره، این حمله ناکام ماند ولی در ادامه نفوذِ چین در کُره افزایش پیدا کرد.
امّا امپراتوریِ ژاپن از چپاولگری دست برنداشت و در سال 1910 میلادی تمامِ شبه جزیرۀ کره را اِشغال کرد و آن را مستعمرۀ خود اعلام نمود. دورانِ استعماری ژاپن بر کره تا سال 1945 یعنی تا پایانِ جنگِ جهانیِ دوّم ادامه داشت.
تقسیمِ شبه جزیرۀ کره به کرۀ شمالی و جنوبی، حاصل پیروزیِ نیروهای متفّقین و تسلیمِ ژاپن در جنگِ دوم جهانی در سال 1945 و پایان 35 سال استعمار و سلطهی ژاپن بر کُره بود.
با تقسیم دو کره، بخشِ شمالی، تحتِ حمایتِ روسیه و چینِ کمونیست و بخشِ جنوبی تحتِ کنترل آمریکا تا سالِ 1950 ادامه داشت.
از سال 1948 تا آغاز جنگ کره در سال 1950 کرهایها در جنگِ خونینِ مرزی بیش از 300 هزار کُشته دادند. سه سال بعد یعنی در سال 1953، بین دو کره، آتشبس اعلام شد ولی تاکنون هیچگونه معادهای مبنی بر پایانِ جنگ بین این دو بخش از شبه جزیرهی کره امضا نشده است و همچنان هریک از آنها تهدیدی برای کشور مقابل محسوب میشوند.
پس از جنگِ جهانیِ دوّم، بسیاری از کشورهای جهان به استقلالِ سیاسی دست یافتند. امّا پس از کسبِ این استقلال، شماری از آنها بازهم از شرایطِ نامناسبِ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیِ دورانِ استعمار رنج میبردند؛ چراکه سردمداران دغدغهای نسبت به وضعیت مردم نداشتند و فقط در اندیشهی تداوم قدرت بودند.
سرزمین کُره که یکی از ده تمدن کهنِ جامعهی جهانی محسوب میشود و همانگونه که در پیش از این آمد، بیش از 3 هزار سال قدمت دارد، فراز و نشیبهای زیادی را از سرگذرانده است.
این کشور پس از استقلال سیاسی، در سال 1948 نسبت به برگزاری اوّلین انتخابات و تشکیلِ مجلسِ ملّی و تدوینِ قانون اساسی اقدام کرد.
اولین دورۀ تحولات استراتژیک کرۀ جنوبی به سالهای 60-1948 مربوط میشود.
«سینگمان رَهی(4)» اولین رئیس جمهور کره پس از استقلالِ سیاسی در سال 1948 است. او پس از کسب قدرت مورد حمایتِ نظامی و سیاسی امریکا قرارگرفت. از رُخدادهای مهم دورانِ او جنگِ بین بخش شمالی و جنوبیِ کُره بود.
در قسمتِ شمالیِ سرزمین کُره، یکی از چریکهایِ کمونیستِ ضدِ ژاپن به نام «کیم ایل سونگ(5)» با حمایتِ اتحاد جماهیر شوروی قدرت را در دست گرفت و به بخشِ جنوبی حمله کرد. جنگِ بین دو کره اولین جنگِ گرم در دورانِ جنگِ سرد بود که سه سال ادامه پیدا کرد. در این جنگ بیش از یک میلیون نفر جان باختند و ثرورتِ زیادی از این سرزمین نابود شد.
جنگ کُره، موجبِ دخالتِ قدرتهایِ جهانی در منطقه شد و در پیِ آن کارزاری برای قدرتنماییِ جهانِ شرق و غرب به راه افتاد. هریک از قدرتهای جهان به طرفداریِ بخشهایی از کره در جنگ دخالت و فعالیت میکردند. بدین معنا که آمریکا در این جنگ به طرفداری از قسمتِ جنوبی و اتحاد شوروی و چین به طرفداری از قسمتِ شمالی وارد صحنه شدند. اولین رئیسجمهور کرۀ جنوبی از سالِ 1948 تا سال 1960 به حکومت پرداخت. او با تغییر قانونِ اساسی مبنی بر انتخابِ رؤسای جمهور در چند دورۀ پیوسته، توانست به مدت سه دورۀ چهار ساله رئیسجمهور باشد. در ابتدایِ دورانِ ریاستِ جمهوری وی دو رُخداد هم به وقوع پیوست:
1- امنیّتِ سرزمینی
2- بهبود امور اقتصادی
از آنجا که این رئیسجمهور در دوازده سال حکومتش رفتهرفته به سویِ دیکتاتوری سوق پیدا کرد اعتراضات مردمی و خصوصاً دانشجویی بر علیه او صورت گرفت. او در آوریل سال 1960 پس از اعتراضاتِ عظیمِ دانشجویی که به انقلابِ آوریل معروف است مجبور به استعفا شد؛ سپس به هاوایی تبعید گردید و تا سالِ مرگش یعنی 1965 در هاوایی باقیماند.
کسبِ استقلالِ کره، پس از جنگ جهانیِ دوم فرصتی طلایی برای توسعه و پیشرفت بود ولی از آنجا که حاکمان به حفظ و بسطِ قدرت میاندیشیدند ادارهی کشور به سوی دیکتاتوری پیشرفت و کره بیش از یک دهه زمان را از دست داد.
پس از استعفای سینگمان رهی، قدرت به «یون بو- سون(6)» منتقل شد امّا این حکومت دوام چندانی نیاورد و در سال 1961 با کودتای نظامی از سوی «پارک جونگ هی()» ساقط شد.
«پارک» در عرصهی سیاستِ خارجی اقداماتِ ضدِ توسعهای داشت. اعزام نیرو برای «جنگِ ویتنام» که در سال 1965 به وقوع پیوست یکی از این موارد است(8).
«پارک» برای بهرهگیری از فرصتِ مشارکتِ استراتژیک با امریکا در سایر موارد، در جنگِ ویتنام شرکت کرد. یکی از نگرانیهایِ اصلی پارک، شکستِ نظامی امریکا در ویتنام و خروج از کشور کُره بود و به این ترتیب تهدیدات کرۀ شمالی علیه کرۀ جنوبی افزایش پیدا میکرد.
یکی از فعالیتهایِ عمدهی پارک، پیشرفتِ سریع برای صنعتی شدنِ کشور بود و به تبعِ آن مردمِ خسته از استعمار و جنگهای داخلی و خارجی، به عنوانِ کارگرهای تمام وقت در کارخانجاتِ مختلف به کار گرفته میشدند و قبل از اینکه فرصتِ بازیابیِ روحی و روانیِ خویش را بیابند به چرخهایی بیروح در پیشرفتِ صنعتیِ کشور تبدیل شدند.
از مهمترین صنایع آن دوران، صنایع فولاد، خودروسازی، کشتیسازی، پتروشیمی صنایع الکترونیک و ماشینآلاتِ صنعتی بود. در این دوران مردم کرۀ جنوبی، یا کارگرِ صنایع بودند برای پیشرفتهای سریع اقتصادی و یا سربازهایی بینام و نشان در جنگهایی به نفعِ قدرتهای بزرگ!
در پیِ ترور «پارک(9)» که میتوان او را مصداقِ دولتی غیرقانونی (ضد مردمی) ولی با تواناییِ خدمتدهی در جهتِ خیر عمومی دانست، ژنرال چون دون هوان(10) در اواخر سال 1979 به قدرت رسید که حکومتِ او آغاز گذر خشونتآمیز از فضای «بستهی سیاسی- باز اقتصادی» به فضایِ جدیدِ «بازِ سیاسی- باز اقتصادی» محسوب میشود. اقتضای دورهی گذار معمولاً با تنشهای فراوان بینِ حاکمیت و آحادِ جامعه همراه است. لذا پس از دورهی با ثباتِ «پارک» البته تحت لوای دیکتاتوری، کشور دچار بیثباتیِ داخلی شد.
در ماههای اولِ دورۀ قدرتِ چون دون هوان، به دلیل تظاهراتِ گوناگونِ اقشارِ مختلفِ جامعه، حکومتِ نظامی برقرار میشود. در سالِ 1980(11) تظاهراتِ مردم در بعضی شهرها از جمله «گوانگجو(12)» بسیار شدید بود و با کشتار خونین سرکوب شد.
در این سال کرۀ جنوبی مانند تودهای از خاشاک بود که فقط به یک جرقه احتیاج داشت. ژنرال چون دون هوان، محبوبترین فردِ «پارک» بود که به جای او بر مسندِ قدرت نشست؛ ژنرالِ نظامیِ دیگری با ایدههایی جدّی و سختگیرانه در مورد نحوۀ حکومت بر مردم. او با استفاده از شایعهی عملیاتِ نفوذِ کرۀ شمالی، در سراسر کشور حکومتِ نظامی برقرار کرد. دانشگاهها تعطیل شد و فعالیتهای سیاسی را ممنوع و آزادیِ مطبوعات را محدودتر کرد. درپیِ این اقدام بود که در گوانگجو تظاهرات دانشجویی گسترده شد و کسانی که از صنعتی شدنِ معجزهآسایِ کشور که به معنای کار طاقتفرسا در شرایطِ پر خطر بود، به علّتِ نارضایتی به این تظاهرات پیوستند. ارتش برای سرکوبِ این قیام مبادیِ ورود و خروج شهر را مسدود کرد و در داخل به کشتار مردمِ بیدفاع و غیرمسلح پرداخت. به دلیلِ دوریِ این شهر از پایتخت، دولت توانست جزئیات و آمار دقیقِ این سرکوب را برای مدتی طولانی پنهان نگهدارد. این قتل عام و کشتار در سال 1997 به رسمیت شناخته شد ولی آمار تلفات حتی تا به امروز نیز همچنان موضوعی بحثبرانگیز باقیمانده است(13).
در سال 1983 و با افزایشِ مخالفتها چند تن از اعضای کابینه در اثر انفجار بمب کشته شدند و فضایِ امنیتی باز شدت گرفت.
در پیِ این وقایع خونبار، اولین انتخاباتِ آزاد در سال 1993 در کره جنوبی برگزار شد. در این انتخابات «کیم یونگ سام(14) رهبر حزبِ وحدتِ دموکراتیک به پیروزی رسید و به حکومتِ ژنرالها پایان داد.
لذا در پیِ این انتخابات، انتظار آزادیهای سیاسی و اصلاحات اقتصادی نزد آحاد مردم نسبت به حاکمیت افزایش یافت. رئیسجمهور منتخب یکی از فعالان حقوقی بشر محسوب میشد و سالها زندانیِ حکومتهای پیشین بود. وی پس از کسبِ قدرت، کمیسیونِ مبارزه با فساد را تشکیل داد که در پیِ آن دو رئیسجمهور پیشین به اتهام فساد مورد پیگرد قانونی قرار گرفتند و درنهایت به حبس محکوم شدند. سوابق مزبور و اقداماتِ او، سطحِ انتظارات از کیم یونگ سام را برای اصلاحاتِ سیاسی و اقتصادی افزایش داد از این رو سالهای 97-1993 دورۀ آزادسازی اقتصادی- سیاسی قلمداد میشوند.
کرۀ جنوبی امروز یکی از دموکراتیکترین کشورهای آسیایی است امّا رسیدن به این وضعیت راهِ سادهای نداشته و مردمِ این کشور در چند مقطع تاریخی با اعتراضات گسترده برای آزادی و دموکراسی مبارزه کردهاند.
در جدول شمارۀ یک این قیامها و اعتراضات مردمی و دلایل آن به اختصار آورده شده است:
جدولِ شمارۀ یک
ردیف |
سال وقوع اعتراضات |
عنوانِ اعتراضات |
ویژگی و نتایج اعتراضات |
1 |
1960 |
انقلاب آوریل |
اعتراض دانشجویان به تقلب انتخاباتی سینگمان رهی و سرکوبی خونین مردم. سینگمان رهی مجبور به استعفا و فرار از کشور شد. |
2 |
1980 |
قیامِ گوانگجو |
مردم علیه دیکتاتوریِ «چون دوهوان» قیام کردند. ارتش با خشونت شدید مردم را سرکوب کرد. این تظاهرات به نمادِ مقاومت برای آزادی تبدیل شد. |
3 |
1987 |
قیام دموکراتیک ژوئن |
اعتراض سراسری برای انتخاباتِ آزاد و پایانِ حکومت نظامی. نتیجۀ آن تغییر قانونِ اساسی و برقراری انتخاباتِ مستقیم ریاست جمهوری بود. |
4 |
1990 |
اعتراضات کارگری و دانشجویی |
خواستۀ مردم حفظ حقوقِ کارگران، آزادیِ اتحادیهها و مشارکت اجتماعی بود و در نتیجه به تحکیم نهادهای مدنی منجر شد. |
5 |
2016-2017 |
جنبشِ شمع |
علت آن فساد گستردۀ «پارک گئون- هه» رئیسجمهور بود. میلیونها نفر شبها با شمع در میدانها تجمع میکردند. در نتیجه رئیسجمهور استیضاح و برکنار شد. |
6 |
|
|
از سال 1960 تا 2017 مردم کرۀ جنوبی بارها برای دموکراسی ایستادند و هر بار قدمی به سوی جامعهی آزادتر برداشتند. کرۀ جنوبی امروز یکی از نمونههای موفقگذار به دموکراسی در آسیا محسوب میشود. |
|
|
|
تعداد کشته شدگان قیامهای مذکور کماکان در ابهام است. ولی تعداد تقریبی کشتهشدگان چیزی حدود 3000 نفر میباشد. |
ادبیاتِ کرۀ جنوبی
ادبیاتِ کرۀ جنوبی را میتوان به دو دستهی ادبیاتِ کلاسیک و ادبیات مدرن تقسیم کرد. بیشتر شاعران و نویسندگانِ کرۀ جنوبی آثارشان را با تقلید از آثار کلاسیکِ چینی مینوشتند؛ امّا از قرنِ بیستم به بعد، نویسندگان و شاعران ویژگیها و موضوعاتِ منحصر به فرد خودشان را وارد آثارشان کردند.
ادبیاتِ کلاسیکِ کرهای به مجموعهای از آثار ایشان اطلاق میشود که در آغاز راه به زبانِ چینیِ کلاسیک نوشته شده است و بعدها در سیستمهای رونویسیِ گوناگون با استفاده از حروفِ چینی و درنهایت به خطِّ «هانگول(15)» که الفبای ملّیِ کره است؛ نوشته میشدهاند. گرچه کره سالها زبانِ مخصوصِ خودش را داشته ولی با اختراعِ خط هانگول که در سالِ 1446 میلادی به طور رسمی منتشر و معرفی شد، سیستمِ نوشتاری جدیدی پیدا کرد.
درحقیقت تا قبل از این دوره، آنها به زبانِ کرهای صحبت میکردند ولی به زبانِ چینی مینوشتند. موضوعات ادبیاتِ کلاسیک کره را میتوان در چند دسته خلاصه کرد که مهمترینِ آنها ادبیاتِ روایی، ادبیاتِ داستانی و شیوههایِ متفرقۀ ادبی است.
در ادبیاتی روایی، نویسندگان بیشتر براساسِ اسطورهها، افسانهها و داستانهای عامیانه قلم میزدهاند. موضوعاتِ آن بیشتر درخصوصِ زندگیِ پادشاهان، افراد معروف و نامدار، پدیدههای طبیعی، اسطورهها و خورشید و ماه و… بوده است.
درون مایۀ ادبیات عامه شاملِ داستانهایی در مورد حیوانات، غولها، اجنه، موجودات ماوراءالطبیعه و مانند آن است.
از آنجا که نویسندگان و شاعرانِ متونِ کلاسیک و اولیهی کرهای معمولاً استادانِ «ذن» و یا قدیسانِ بودایی بودهاند، معمولاً موضوعاتِ متون نیز شامل این قدیسان، صومعهها و معجزات انجام شده توسط بوداییها بوده است.
اولینِ اثر کلاسیک شناخته شدۀ داستانِ کرهای «گئوموسینهوا» اثرِ «کیم سی» است که به زبانِ چینی نوشته شده است.
در ادبیات کره متونی هم مشاهده میشود که براساسِ ادبیاتِ شفاهی شکل گرفته است که شامل متونی است که تا قبل از اختراع زبان هانگول، به صورتِ شفاهی از نسلی به نسلِ دیگر منتقل شدهاند. تصنیفها، افسانهها و نمایشنامههایی برای اجرا با ماسک، متونِ نمایشِ عروسکی و متون پانسوری یا داستانسرایی از آن جمله است. برخی از این ادبیاتِ شفاهی به صورت تصنیف مکتوب میشدند و براساسِ موضوع، خواننده «زن یا مرد»، دعا و نیایش، به وقت کار یا اوقاتِ فراغت، سبکِ آوازیِ منطقه از پایتخت تا چهار جهتِ کشور طبقهبندی میشدند.
آهنگهای بسیاری از این دست به وسیلهی نوازندگان و خوانندگان، توسطِ دولتِ کرۀ جنوبی، ضبط، حفظ و اشاعه و نگهداری میشوند و به عنوانِ گنجینههای ملّیِ ناملموس، قابلِ توجّه بسیاری هستند.
ادبیات مُدرن کُرۀ جنوبی
ادبیاتِ مُدرن کره، به شدت تحتِ تأثیر ارتباطات فرهنگیِ غرب و براساسِ تجارت و توسعهیافتگی است.
اولین اثرِ داستانیِ چاپ شده به زبانِ کُرهای «سیر و سلوک(16)» اثر «جان بانیان» است. این کتاب در سال 1895 میلادی در کره چاپ شد.
در ابتدایِ راهِ ادبیات مدرن با توجه به اوجِ رواجِ دین مسیحیت، اولین نسخهی کاملِ کتابِ مقدس به زبانِ کرهای در سال 1910 به چاپ رسید.
ادبیاتِ مدرن با توسعهی زبان و خطِّ هانگول به افزایشِ میزانِ سوادِ طبقهی کارگر کمک کرد و این زبان در نیمهی دوم قرنِ نوزدهم به اوجِ محبوبیت خود رسید و به یک رنسانس بزرگ تبدیل شد.
از بنیانگذاران جنبشِ ادبی مدرن میتوان به دو نام معروف اشاره کرد:
چوئه نامسون(17)
یی کوانگسو(18)
چوئه اولین مجلّهی ادبی را با هدفی ایجاد اصلاحاتِ فرهنگی به چاپ رساند. یی کوانگسو هم در داستانهایِ خود بر سبکی خاص پافشاری میکرد که به گفتار روزمرۀ مردم عادی نزدیک بود و بدینترتیب او پایهگذار رمانِ مدرنِ کرهای شد. روزنامۀ «تهان مائیل شینبو(19)» که بهوسیلۀ «ارنست تیلاز(20)» از ژوئیه 1904 تا مه 1909 منتشر میشد فرصتی کوتاه برای بیانِ هُنریِ بدونِ سانسور را برای نویسندگان کرهای فراهم کرد.
رمانی به نامِ «اشکهای خونین» نوشته «مانسبو» از آثار آوانگارد رمانِ نو در کره است.
رمانِ نو معمولاً به آثاری اشاره دارد که در حدودِ سالهای 1907-1906 نوشته شدهاند و معمولاً به مسائل واقعگرایانه، مجازات، خوداتکایی، آزادی، معاشرت، ترویجِ آموزشهایِ جدید، روشنگری و نابودیِ سنت و خرافه و درنهایت به رستگاری بر اثر روشنفکری میپرداختند.
با جنبشِ «سامیلدر(21)» در سال 1919 شکلِ دیگری از ادبیاتِ کُرهای ظهور کرد. بسیاری از نویسندگان، نگرشِ مثبتتری از خود نشان دادند و سعی کردند با وضعیتِ ملّیِ آن زمان کنار بیایند. ادبیات در آن دوران بر خودشناسی و به طور فزایندهای بر واقعیت منطبق بود و این موضوعات در آن کاملاً ملموس بود. در سال 1945 و در هنگامۀ تبدیل شبه جزیرۀ کره به دو بخش شمالی و جنوبی، جنگ باعثِ توسعهی ادبیاتی شد که به طور مستقیم به جنگ، زخمهای حاصل از آن و دورۀ پساجنگ، هرج و مرج، اعتراضات داخلی، جنگِ ویتنام، زندان و آزادی میپرداخت و در واقع نوعی از تراژدیهای مدرن را رقم زد.
یکی از خیزشهای مهم کره که بر هُنر و ادبیات کشور تأثیر گذاشت خیزشِ دموکراتیکِ ژوئن بود. این اعتراضات از 10 تا 29 ژوئن 1984 بسیار گسترده شد و دولتِ حاکم را مجبور به برگزاریِ انتخابات و ایجاد اصلاحاتِ دموکراتیک کرد که منجر به تأسیسِ جمهوری ششم شد. در طول این دوره جنبش کارگری، دانشجویان دانشگاهها و به ویژه کلیساها در یک اتحاد متقابل برای اعمال فشار فزاینده بر حکومت به آن پیوستند. این اَمر بخشی از جامعهی مدنی را بسیج کرد، علاوه بر اپوزیسیون سیاسی، هستهی مقاومت را تشکیل داد که در وقایع سرنوشتساز ژوئن مؤثر بودند.
در دهۀ 1980 بسیاری از فعالان دانشجویی پس از وقایع قتل عامِ گوانگجو، علیه دیکتاتوریِ چون دوهوان در حالِ مبارزه بودند. «بانک جونگ چول»، رئیس شورایِ دانشجویی در بخشِ زبانشناسیِ دانشگاه ملّی سئول بودکه در جریانِ تحقیقاتِ امنیّتی توسطِ کمیتهی به اصطلاح ضد کمونیستِ «بانک» بازداشت شده بود از اعتراف خودداری کرد.
در طولِ بازجویی، مقامات از تکنیکهای القایِ حسِ غرق شدن برای شکنجهی او استفاده کردند که درنهایت منجر به مرگِ او در 14 ژانویهی سال 1984 شد(22). پس از مرگِ وی با تشدیدِ تظاهرات، «لی هان یول» دانشجوی دیگری با برخورد گاز اشکآور به جمجمهاش مجروح شد. تصویر زخمی شدن او به سرعت به نمادِ اعتراضاتِ بعدی تبدیل شد. وی سرانجام در 14 ژوئیه پس از موافقتِ حکومت با خواستههای مردم بر اثر جراحات جان یاخت. بیش از 6/1 میلیون شهروند در مراسم تشییع جنازهیِ ملّیِ او شرکت کردند. در 18 ژوئنِ همان سال، تظاهراتِ ملّی برای حذف نارنجکِ گازهای اشکآور، 5/1 میلیون نفر را در حداقل 16 شهر به خیابانها آورد. سرانجام، کارگرانِ یقه سفید که پیش از این در حاشیه مانده بودند با پرتابِ رول دستمالِ توالت و کف زدن در سطحِ خیابان حمایت خود را از جنبشِ مردمی اعلام کردند. این اقدامات مردم باعث شد که مسیر تاریخِ کرۀ جنوبی در ژوئن 1984 تغییر یابد. بخشِ عمدهی دیگری از ادبیاتِ پس از جنگ به زندگیِ روزمرۀ مردم عادی، کارگران و مبارزاتِ مردمی با دردِ ملّی میپرداخت. فروپاشیِ نظامِ ارزشیِ سنتیِ کُره، یکی دیگر از مضامین رایج آن زمان است.
در دورۀ پس از جنگ، یک جنبشِ سنّتگرا ظهور کرد و نوشتههای برخی از نویسندگان حاکی از رنج و حرمانی بود که در غیابِ سنتهای گذشته و مقابله با مدرنیته بود.
در دهۀ 1960 به بعد بسیاری از نویسندگان کرۀ جنوبی شروع به ردِّ ادبیاتِ پس از جنگ به عنوانِ گریزی احساساتی کردند. امّا نوشتههای بسیاری دیگر، منعکسکنندۀ بیگانگی و ناامیدیِ عمیق بود. این امر باعث شد ادبیات به طور کلی به ابزاری مهمّ برای بیانِ سیاسی تبدیل شود. مسائلی که در این ادبیات منعکس میشد بیشتر نگرانیهایی بابتِ صنعتی شدنِ سریع کشور بود.
زنانِ آسایش
یکی از مسائل حائز اهمیت که همواره ذهن نویسندگانِ کُرهای را درگیر کرده و به آن پرداختهاند، مسئلۀ «زنانِ آسایش» بوده است. زنانِ آسایش، بردگانی جنسی ای بودند که از بین زنانِ جوان، نوجوان و حتی کودک انتخاب میشدند. آنها در زمانِ اشغال کره توسط ژاپن و در طولِ جنگِ این دو کشور، به عنوان آسایشگرانِ جنسی به جبهههای جنگ ژاپن بُرده میشدند و به برقراری رابطهی جنسی با اعضای ارتش ژاپن وادار میشدند. تعداد این زنان حدود 000/20 تا 000/40 تخمین زده میشوند.
در دهههای بعد از جنگِ جهانیِ دوّم، مسئله زنانِ آسایش به طور فزایندهای مطرح شد و بسیاری از آنان به دنبالِ عدالت رفتند. در سالهای اخیر کره جنوبی در تلاش برای دریافت عذرخواهیِ رسمی و جبرانِ خسارت از دولتِ ژاپن بود. درنهایت در سال 2015 دولتِ ژاپن به طور رسمی از زنانِ آسایش کرهای عذرخواهی کرد و تصمیم به پرداختِ غرامت به آنها و یا بازماندگانشان گرفت.
این مسئله همچنان موضوع حساسی در روابطِ دیپلماتیک بینِ ژاپن و کرۀ جنوبی است. مسئلۀ مهمی که باعث لکهدار شدنِ حیثیت کُرهایها شده و زخمی کهنه بر جای گذاشته است که هماره در ادبیات و سینمای این کشور نمود عینی دارد.
ادبیاتِ جنگ
مضامین جنگی بخش مهمی از ادبیات و هُنر کرۀ جنوبی را تشکیل میدهد. این ادبیات به چند بخش قابل تقسیم است:
الف- ادبیاتِ مستقیم جنگ: شاملِ آثاری میشوند که مستقیماً به تجربیاتِ جنگ و نبردهای آن میپردازد. از جمله جنگ کره و ژاپن، جنگ دوم جهانی، جنگِ بینِ دو کره و جنگ ویتنام(23).
ب- ادبیاتِ پس از جنگ: این آثار، تأثیراتِ جنگ بر جامعه و زندگیِ مردم از جمله فروپاشیِ ارزشها، رنجهای روحی و زخمهای درونی و تلاش برای زندگیِ دوباره و بازسازی را بررسی میکند.
ج- ادبیاتِ پسا استعماری: این بخش از ادبیات به تأثیرات استعمار ژاپن بر کُره و مبارزه برای هویت ملّی و استقلال میپردازد.
د- ادبیات مقاومت: این بخش از ادبیات به مقاومتِ مردم کره در برابر ظلم و ستمِ داخلی میپردازد که توسط دیکتاتورهای حاکم بر مردم اِعمال می شد.
از آنجاکه کشور کرۀ جنوبی تاریخِ بسیار هولناکی را پشت سر گذاشته، توانسته است در مسیرِ این اتفاقات تجربههای جَدیدی را به دست بیآورد. این تجربیات که حاصلِ دههها تلاشِ مردم این کشور برای استقلال، آزادیخواهی و دموکراسی و مبارزه با رژیمهای سرکوبگر خارجی و داخلی بوده است در ادبیات و هُنر این کشور جاری و ساری است. نویسندگان و هُنرمندان به عنوان بخشی از جامعه که بازتابدهندۀ این تجربههای رنجآور هستند توانستهاند این موضوعات را به شکلی منسجم و گاه منطبق بر واقعیت و حتی مستند؛ منعکس و گزارش کنند. مضامینی مانند خشونت و بیرحمیِ جنگ، جدایی و آوارگی، سوءاستفادههای جنسی، تلاش برای بقا و بازسازی، بازگشت به ریشهها، مبارزه برای استقلال و حفظ هویتِ ملّی، کهنه سربازان جنگِ ویتنام و از خود بیگانگی حاصل از صنعتی شدن و پیشرفتِ سریع و پر شتاب به سوی تکنولوژی، خشونتهای حاصل از خود بیگانگی و… در این آثار وجود داشته است.
از جمله نویسندگان برجسته در این حوزه میتوان به این نامها اشاره کرد:
- هان سئونگ وون(24)
- کیم وو جونگ(25)
- لی مون ئیول(26)
- هوانگ سوک – یانگ(27)
- کیم – یونگ – ها(28)
- هان - کانگ(29)
البته اشخاصِ بسیاری در حوزۀ نویسندگی، فیلمنامهنویسی و کارگردانی در انعکاسِ وقایعِ کرۀ جنوبی تلاش کردهاند؛ امّا به دلیل اینکه آثار اکثریت آنان به زبانِ فارسی ترجمه نشده است به آنها پرداخته نمیشود.
در بین نویسندگانِ کرهای که در بالا ذکر شد نام سه نفر آخر برای مخاطبان فارسی زبان بسیار آشنا است.
هوانگ سوک – یانگ(30)
وی یکی از نویسندگانِ معروفِ کرهای است که بسیاری از مترجمان و منتقدانِ کشورهای آمریکایی از جمله بروس فالتون(31)، استادِ آمریکاییِ ادبیات کره معتقدند که، از ربعِ قرن پیش به این سو، بینِ هوانگ سوک- یانگ و دیگر نویسندگان کرهای تفاوت از زمین تا آسمان است.
مضامین آثار او دربارۀ میلیونها انسانِ گمنامی است که بار تحقق توسعۀ چشمگیر اقتصادی بر دوشِ آنها بوده. این نویسنده شاهد بسیاری از وقایع پرهیاهوی تاریخِ معاصر کره بوده و تجربیاتی داشته که الهامبخش او در متونِ نوشتاریاش میباشد. او کارگرِ روزمزدِ خانه به دوش، زندانیِ سیاسی، فعال دانشجویی، کهنه سرباز ویتنام، مدافعِ کارگرانِ معدن و کارگرانِ پوشاک و مخالفِ سیاسی بوده است. آثار وی همگی بازتابِ رنجها و آزمایشهای سختِ تاریخِ معاصر کره بوده است.
از کتابهای معروفِ او کتاب «باغِ قدیمی» است که از انگلیسی به فارسی ترجمه شده و داستانی عاشقانه و سیاسی دربارۀ دورانِ پس از جنگِ سرد و انقلابِ سیاسیِ کرۀ جنوبی در دهۀ 80 میلادی است. تصویرسازیِ این کتاب درخصوصِ شخصیت اصلی داستان که 18 سال در زندان به سر برده و پس از آزادی با کشوری روبرو میشود که به سرعت مسیر مدرنیته و صنعتی شدن را طی کرده قابل تأمل است(32).
کتابِ دیگر این نویسنده با عنوانِ «شرحِ حال مردی به نام هان» در سال 1970 به چاپ رسید(33).
این کتاب داستانِ خانوادهای را روایت میکند که در جنگِ کره از هم جدا میشوند. رمانِ مذکور تا به امروز از بهترین آثار بازگوکنندۀ جدالِ بینِ دو کره است، جدالی که برخی از خانوادهها را وادار کرده است در کشوری سوّم به دیدار بستگانی بروند که سالیانِ دراز از دیدارشان محروم بودهاند.
این نویسنده در سالِ 1985م براساسِ تجربیاتِ تلخش در جنگِ ویتنام، رمانِ شایستهی «سایهی سلاحها» را منتشر کرده که هنوز به زبان فارسی ترجمه نشده است.
از دیگر کتابهای او میتوان به «جادۀ سامپو»، «مهمان و پرنس باری» و «دنیای آشنا» اشاره کرد.
او در تلاش برای جلبِ نسلِ جدیدِ مخاطبان، اعلام کرده که رمانِ بعدی خود را به طور کامل در اینترنت مینویسد(34).
کیم یونگ - ها(35)
از این نویسندۀ کرهای تنها سه کتاب در ایران ترجمه شده است که از معروفترین آنها میتوان به خاطراتِ یک آدمکش اشاره کرد(36). او از سرآمدانِ موجِ داستانِ سیاهنویسیِ کرۀ جنوبی است که راهش را به مدد ترجمه به ادبیاتِ جهان باز کرده است.
وقایع و داستانهای او خط و ربطِ مستقیمی دارند با حال و هوای سیاسی کشورش که گذارش از دیکتاتوری به دموکراسی عمر درازی ندارد و حالا در معرضِ خطرِ جدّیترِ نسیانِ اجتماعی قرار گرفته است. وقتی یک جامعه بخشی از گذشته، خاطرات، ارزشها و رویدادها و حتی رنجهای خودش را از یاد میبرد یا به فراموشی میسپارد دچار این نسیان میشود. این نسیان گاهی ناخودآگاه و به دلیل گذشتِ زمان نیست بلکه قدرتهای سیاسی و یا رسانهها بعضی از بخشهای تاریخ را کمرنگ و یا حذف میکنند تا روایت جدیدی بسازند. در کنار این؛ عادی شدنِ مشکلاتی مثل فقر یا فساد به حدّی زیاد میشود که جامعه دیگر در برابر آن واکنشی نشان نمیدهد.
این شاخصههای داستانهای کیم یونگ- ها عبور بیقیدانه از حد و مرزها و آمیختن مآخذ غنیِ فرهنگی با شیوههای درخشانِ روایی پُست مدرن میباشد. داستانهای او به یاریِ موقعیتهای ناآشنا و گاهی حتی غریب به کندوکاوِ نتایجِ فرعی کاپیتالسیم مدرن و فرهنگ شهری میپردازند؛ نقصانهایی مانند بیخویشتنی و ناتوانی در برقراریِ ارتباط.
کودکیِ ناآرام، جابجاییهای مکرر محل زندگی، پدر نظامی و تجربهی ازدستدادن موقت حافظه بر اثر مسمومیت گازی و… قلمِ او را پُرمایه و جاندارتر کرده است. کتابِ دیگر او گل سیاه(37) نام دارد. این کتاب تأملی دقیق بر امکانِ بیرون ماندن از جمعِ یک ملت و تجسّم ویرانگرِ رابطهی بین واقعیت و خیال است.
گل سیاه، یک داستانِ تاریخی- اجتماعی است که براساسِ رویدادهای واقعی نوشته شده است. پسزمینهی تاریخی آن به سال 1905 برمیگردد. زمانی که بیش از هزار نفر از مردم فقیر کره، برای کار به مزارع نیشکرِ مکزیک فرستاده شدند. این انتقال در عمل نوعی بردهداری به حساب میآمد که مردم با وعدهی شغل و زندگیِ بهتر به مکزیک رفتند و در شرایط طاقتفرسا و شبه بردگی به کار گرفته شدند. نویسنده در این کتاب علاوه بر ماجرای مهاجرت و استثمار به برخورد فرهنگها، ازدسترفتنِ سرزمینِ مادری، بحرانهای سیاسیِ کرۀ آن زمان و کشمکش درونیِ شخصیتها میپردازد.
عنوانِ گُلِ سیاه نمادی است از تلخی و زیباییِ همزمان، تلخیِ شرایط و زیباییِ مقاومت و عشق میانِ انسانهایی که سعی میکنند هویتِ خود را زنده نگهدارند و امیدشان را از دست ندهند.
کیم یونگ- ها در این کتاب از روایتِ چند صدایی(38) استفاده کرده است و داستان از زاویهی دیدِ چند شخصیت روایت میشود. ماجرای این کتاب گرچه بهطورکلی در یک بازهی زمانی پیش میرود «از حرکت از کره تا زندگی در مکزیک» امّا ساختار روایی بیشتر ترکیبی از خطی و غیرخطی است و نویسنده آگاهانه آن را با فلشبکها و تغییر زاویهی دید پُر از لایه کرده است.
رمانها و داستانهای «کیم» بر بیانِ شیوهی نوینی از تواناییِ درکِ هیجانها و ترسهای زندگی تمرکز میکند، پدیدهای که کرهایها در مواجهه با فرهنگِ مدرن و روند جهانی شدن تجربه کردهاند. او در جستوجوی یافتنِ سبکِ ادبیِ مناسب، همانند رماننویسهای پُر آوازهی پستمدرن، مرزهای هیجانانگیز و آزاردهندۀ ژانرهای روایتیِ عامهپسند و فاخر را به هم ریخته و فراتر رفته است.
از دیگر کتابهای کیم یونگ- ها میتوان به اینها اشاره کرد:
- من حق دارم خود را نابود کنم(39)
- امپراتوری نور(40)
شیوهی خاص داستانگویی کیم یونگ- ها، توجه کارگردانهای کرهای را به خود جلب کرده است. کتابهای او سرشار از داستانها و شخصیتهای هستند که میتوان با آنها نسخههای سینمایی بینقصی ساخت. تا به حال سه فیلم براساس آثار او ساخته شده است:
- خاطراتِ یک آدمکش
- امپراتوری نور (در حال تولید)
- مسابقۀ تلویزیونی(41) (فیلم موزیکال)
منتقدان بینالمللی و کرهای او را نمایندهی تحول ادبیِ کرهی جنوبی میدانند که در پیِ گسترشِ مردمسالاری و پساصنعتی شدنِ کره اتفاق افتاد.
هان کانگ(42)
از دیگر نویسندگانِ معروفِ کرۀ جنوبی میتوان به هان- کانگ اشاره کرد. نامی آشنا در ادبیاتِ کره که به مدد دریافتِ جایزۀ نوبل در سال 2024 جهانی شد. کمیتهی نوبل در بیانیهاش اعلام کرد که این جایزه را برای نثرِ شاعرانهای عمیق که با سختیها و تراژدیهای تاریخی مواجه میشود و شکنندگی زندگیِ انسان را برملا میسازد به این بانوی کرهای اختصاص داده است.
او اولین نویسندۀ زنِ آسیایی است که با تعداد کمِ آثار توانسته است نوبل ادبیات را دریافت کند.
در بخشی دیگر از اعلامیۀ کمیته نوبل آمده است که این جایزه به خاطر قدرتِ بیانی و اصالتِ سبکِ او مورد توجه ویژه قرار گرفته است. خصوصاً تواناییِ اتصالِ میانِ جسم و روح، و زندگی و مرگ که کمیتۀ نوبل آن را «آگاهیِ بینظیر» توصیف کرده است(43).
آثار این نویسنده پس از دریافتِ جایزۀ نوبل به شدت در جهان مورد توجه قرارگرفت و روزنامههای معروف خارجی دربارۀ او نوشتند:
هان کانگ با استفاده از کاغذ و جوهر، تبدیل بهوسیلهای برای انتقالِ خاطراتِ نسلهایی شده که قربانیِ خشونتِ دولتی بودهاند.
وی از برگزاری جشن یا کنفرانس پس از دریافت جایزه نوبل خودداری کرد و این تصمیم را به دلیل فجایع جاری در سطح جهان از جمله جنگها و درگیرها و خصوصاً جنگِ اوکراین و غزه عنوان کرد.
تاکنون تعدادی از آثار این نویسنده به زبان فارسی ترجمه شدهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
- گیاهخوار (The Vegetarian)
چند ترجمۀ متفاوت از این کتاب در ایران موجود است(44). در این کتاب نویسنده، روحِ شخصیتِ زنِ داستان را نمادی از روحِ عصر حاضر کرهی جنوبی قرار داده است. روحی که اسیر وسواسهای فکری و تلاشهای مذبوحانهای است که راه به جایی نمیبرند. او روحی را تصویر کرده که در اسارت تن است و گردی از خستگی، فرسودگی و بیمعنایی بر آن نشسته. او به روحی تبدیل شده که توانایی برقرار ارتباط حتی با نزدیکترین آشنایانش را هم ندارد. زمانی میرسد که عصیانهای متعدد و تلاش برای بهبود شخصیت اصلیِ داستان از او آدم دیگری میسازد که پس از روی آوردن به گیاهخواری حالا میخواهد درخت شود. قلم زیبا و پیچیدهی هان کانگ در این کتاب جایزه بوکر بینالمللی را برایش به ارمغان آورد.
- کتابِ سپید (The White Book)(45)
این اثر کمتر داستانی و بیشتر جستاری- با تأمل بر غم و فقدان و مفاهیم مرتبط با رنگِ سفید به سبک مینیمالیستی و شاعرانه- است. نویسنده در این کتاب چیزهای سفیدی را مانند کفن، برنج، روپوش نوزاد، کاغذ نانوشته، موی سپید و… را در ذهن آورده و راجع به آنها نوشته است و به قولِ خودش به درون قلبِ این واژهها باریک شده است(46).
انگیزۀ نوشتنِ این کتاب از تجربهی زیستهی نویسنده سرچشمه میگیرد. خواهر بزرگتر، تنها در ساعت بعد از تولد درگذشته بود. نویسنده متلاش میکند با توصیفِ چیزهای سفید به این فقدان و خاطرهی غایب شکل بدهد. این کتاب در واقع سفری شاعرانه در بابِ رنج، مرگ، سوگواری و امکان شفابخشی از طریقِ نوشتن و تخیل است که با سفر راوی به کشوری دیگر، در ابتدای کتاب آغاز میشود.
- درسهای یونانی (Greek Lessons)(47)
داستانی دربارۀ ارتباط میانِ زنِ جوانی است که به تازگی سکوت اختیار کرده یا معلمِ زبانِ یونانی باستان است که در آستانۀ نابینایی است(48).
شخصیتِ اصلی این رمان زنی است که به تدریج قدرتِ تکلم خود را از دست میدهد. او پس از تجربهی فقدانهای عاطفی و خانوادگی «طلاق و از دست دادن فرزندش»، دیگر نمیتواند کلمات را به زبان بیآورد و وارد سکوتی عمیق میشود.
او برای یافتن راهی دوباره به جهانِ زبان، در کلاسِ زبانِ یونانی شرکت میکند. در آنجا با استادی نیمه نابینا آشنا میشود. این رمان از سه زاویۀ دید روایت میشود؛ زن، مردِ نیمه بینا و دانایِ کل.
مضامینِ قابل تأمل در این رمان زبان و سکوت است و نویسنده نشان میدهد که چگونه زبان هم میتواند نجات بخش باشد و هم شکننده. نویسنده ارتباطِ میانِ دو انسان را که هرکدام در حالِ ازدستدادن چیزی هستند- یکی زبان و دیگری بینایی- به خوبی نشان داده است. این اثر تأملی است بر اینکه انسانها چگونه میتوانند با رنجهای شخصیتی کنار بیآیند و از خلال فقدان به معناهای تاز دست یابند.
انتخابِ یونانِ باستان به عنوانِ نماد پیوند با ریشههای زبان و فرهنگ، نقشی محوری در مسیر بازسازیِ درونیِ شخصیتها دارد.
اعمالِ انسانی(Human Acts)(49)
از مهمترین کتابهایِ هان کانگ، کتابِ اعمالِ انسانی است که یک رمانِ تاریخی- اجتماعی محسوب میشود که بر پایۀ رویداد واقعی قیام گوانگجو در کرۀ جنوبی در سال 1980 است. هان کانگ در گوانگجو متولد شده ولی به هنگام این قیام کودک بوده امّا همین پیوندِ شخصی باعث شد که سالها بعد این رویداد را دستمایۀ نوشتن کتاب کند.
این کتاب هفت فصل دارد و هر فصل از نگاهِ یک شخصیتِ متفاوت روایت میشود که روایتی غیرخطی است. این راویان در زمانهای مختلف بین سالهای 1980 تا 1985 و 1990 و زمانِ حال داستان را روایت میکنند. این راویان مادر داغدار، دوست نوجوانی که کشته شده است، ویراستار، بازماندهای شکنجه شده و زندانی و روح یا خاطرۀ مقتولان و… میباشند.
سبکِ نوشتاریِ هان کانگ ترکیبی از رئالیسم خشن و لحنی شاعرانه است. نویسنده با لحنی خونسرد هم جزئیات تلخ و جسمانی را بیپرده میگوید و هم تأملاتِ فلسفی و انسانی را ذکر میکند.
درونِ مایۀ اصلی این کتاب بیشتر حولِ محور خشونتِ دولتی و کشتار مردم توسطِ سربازانِ هم وطن، سانسور، حافظهی جمعی و فراموشیِ تاریخی، انسانیت و مقاومت در برابر بیعدالتی و تأثیر روانی تراژدی بر نسلهای بعدی و… میچرخد. مرور سر فصلهای این کتاب باعث میشود که به قدرتِ نگارش نویسنده پی برد لذا در این بخش به آن خواهیم پرداخت.
سال 1980 در یک سالن ورزشی که به سردخانۀ موقت تبدیل شده، اجسادِ قربانیانِ قیام گوانگجو چیده شدهاند. راوی، پسری نوجوان به نام دونگهو، داوطلبانه برای شناسایی اجساد و کمک به خانوادهها کار میکند.
فصل اوّل : صدایِ یک دوست 1980
راوی یکی از دوستانِ دبیرستانیِ دونگ هو است. ماجرا در روزهای نخستینِ کشتار جریان دارد. او سعی میکند جسدِ دونگ هو را پیدا کند. انتخابِ زاویۀ دید دوم شخص برای راوی باعث میشود که نویسنده بتواند حسِ فقدان و شوک از دید یک نوجوان را بالحنی ظریف و شاعرانه بیان کند و به فضاسازی بپردازد.
نویسنده در نگارشِ این بخش با تأکید بر مفهوم قیام و ساختن مضامینی که حولِ محور اعمال غیرانسانی- برعکس نام کتاب که کنایی است- میچرخد، پرسشهایی را در ذهنِ خواننده ایجاد میکند و او را برای یافتنِ این پرسشها در شش فصلِ بعدی و به دنبال انسانیتی که دیگر وجود ندارد میکشاند. این بخش حرکتی مواج ایجاد میکند که در فصلهای بعدی و پس از گذشتِ سی و سه سال پس از وقوع قیام گوانگجو در جریان است.
فصل دوّم : دوستِ پسر 1980
در این فصل نویسنده زاویۀ دید اول شخص را برای دوستِ دونگهو انتخاب کرده است. به این ترتیب مخاطب درتقابل با شخصیتِ اصلیِ داستان قرار دارد و با او همذات پنداری میکند.
در این بخش روایت بین زندگی و مرگ معلق است. دونگ هو شاهد بیعدالتی، اندوه و ترسِ کسانی است که زنده ماندهاند. لحن این بخش شاعرانه و گاه وهم آلود است. راویِ این بخش از انواع راویانِ شگفت و روحِ یک نوجوان است.
فصلِ سوّم : ویراستار 1985
این بخش را زن جوانی روایت میکند. زاویۀ دید سوم شخص است. شخصیت این بخش بسیار به شخصیت نویسندۀ کتاب؛ هانکانگ نزدیک است. این نویسنده در دو بخش مجزای داستان یعنی در فصل سوم و فصل آخر کتاب حضور دارد. در فصلِ آخر به صراحت روند نوشتن کتاب را بیان میکند. حضور نویسنده در متن یکی از مؤلفههای رواییِ ادبیاتِ پُست مردن است که در این کتاب به صورت واضح مشاهده میشود.
فصل چهارم : زندانی 1990
این فصل را یک زندانی در سال 1990 با زاویهی دید اول شخص روایت میکند. نویسنده با تبحر در هر فصل راویِ خاصی را انتخاب میکند تابتواند فاصلهی خود از مخاطب را گاهی نزدیک و گاهی دور کند. صحنهسازیهایِ شکنجهی زندانیان در این بخش از نکات قابل تأمل و غیرقابل اغماض است که حکایت از قدرت و توان نویسنده دارد.
فصل پنجم : دختر کارگر 2002
نویسنده در این فصل با انتخاب زاویهی دید دوّم شخص، راوی داستانش را دختری کارگر انتخاب میکند که در سال 2002 و با فاصله، قیام را توصیف میکند.
فصل ششم : مادر پسر 2010
در این فصل، نویسنده باهوشمندی و ذکاوتِ تمام مادر پسری به نام دونگهو را که در سال 1980 در گوانگجو کشته شده است. به عنوان راوی قرار میدهد و وقایع را از دید او و البته در سال 2010 روایت میکند. این بخش احساسیترین و انسانیترین فصلِ کتاب است.
فصل هفتم : سخن آخر – نویسنده 2013
در این فصل نویسنده در قامتِ راوی ظاهر میشود و چگونگیِ روندِ نوشتنِ رمانش را شرح میدهد. او با صدای خودش وارد داستان میشود. در واقع این فصل پُلی است میانِ تاریخِ واقعی، خاطرۀ شخصی و داستانپردازی و نگارش رمان.
نویسنده در بخشهایی از کتاب همچون انتخاب فصلها و انتخاب راویان و… در فصلِ سوم- تعداد سیلیهایی که به صورت ویراستار نواخته میشود- نقش عددِ هفت را بسیار برجسته کرده است. این عدد که در فرهنگ کهنِ کره عددی مقدس و جادویی به شمار میآید از نظر روانشناسی هم دارای معانی مختلفی است(50).
«به طور مشخص در فصلِ سوّم هفت سیلی به صورتِ ویراستار میخورد و او پس از تحمل درد در هفت روز التیام مییابد و هفت سال پس از رابطهی او با زندانی، برای رهایی از گذشته تلخی که تجربه کرده است به زندگی خودش پایان میدهد.»
کتاب اعمال انسانی یکی از ارزشمندترین رمانهای عصر حاضر در کرهی جنوبی و شاید جهان محسوب میشود که هم از لحاظ محتوی و هم از لحاظ فُرم حائز اهمیت است.
ما از هم جدا نمیشویم
این رمان آخرین کتاب هانکانگ است که در سال 2021 منتشر و در سال 2023 به زبان فرانسه ترجمه شد.
این کتاب شرحِ درد و رنجی است که پس از یک قتل عام دیگر در کره نوشته شده است. قتل عامی که در اواخر دهۀ 1940 تا اوائل دهه 1950 به نامِ ریشهکن کردن کمونیستها در جزیرۀ ججو انجام شد. این رمان بیپرده و اثیری است. از نظر زمانی ناپیوسته و پر از روایتهای تو در تو است که اغلب به صورت گفتگوهای ذهنی بیان میشود و وحشتی تاریخی را از دلِ خاک بیرون میکشد. نویسنده- در این کتاب گاهی به رئالیسم جادویی و فضایی و هم آلود نزدیک میشود بدونِ اینکه چهارچوب داستانیِ خود را بشکند(51).
خانم هان کانگ(52) یکی از برترین نویسندگان کرهای محسوب میشود. او در یکی از مصاحبههایش گفته است: نویسنده در دهۀ پنجاهِ زندگی به اوجِ خلاقیت میرسد. او اکنون در همین دوران است و پروژههای ادبیاش در حالِ ظهور است.
در چند سال اخیر تعدادی از کتابهای نویسندگان دیگر کرهای در ایران ترجمه و چاپ شده است که در جدولِ شمارۀ دو به نام کتابها و پدیدآورندگان آن اشاره شده است:(53)
جدول شماره دو
ردیف |
نام کتاب |
نویسنده |
مترجم |
انتشارات |
---|---|---|---|---|
1 |
بادام |
وون پیونگ سون |
مریم بردبار |
کتیبهی فارسی |
2 |
توطئهگران |
کیم – یون – سو |
اسماعیل امیرخانی |
فانوسِ دنیا |
3 |
دالرگات فروشگاهِ بزرگِ رؤیا فروشی |
می یه لی |
کیمیا فضایی |
میلکان |
4 |
زندگیِ درخشانِ من |
کیم آئه ران |
پرستو خلج |
دانش آفرین |
5 |
پسرِ خوب |
جانگ یوجانگ |
محمد عباس آبادی |
چترنگ |
6 |
روحِ گریانِ من |
کیم هیون هی |
فرشا رضایی |
ققنوس |
7 |
لطفاً مراتب مامان با شین |
کیونگ سوک شین |
مهدی سجودی مقدم |
مهر اندیش |
8 |
ناپیدا |
سوآ به |
رضا جهان آبادی |
نیماژ |
9 |
پاچینکو |
مین جین لی |
گیتا گرگانی |
هیرمند |
10 |
زمستان در سوکچو |
الیزا سوآدوسپن |
مریم شریف |
چشمه |
11 |
نسیمی که بر ستارهای وزید |
جوگ میونگ لی |
مژگان رنجبر |
نون |
12 |
دختری که به اعماق دریا افتاد |
اکسی اوه |
کیمیا فضایی |
میلکان |
13 |
شب و روزی ناگفته |
بائه سو آه |
الهام لطفی |
راوشید |
14 |
تسلیم نشو، یومی چانگ |
جسیکا کیم |
فائزه محمدلو |
نگاهِ آشنا |
15 |
چشم بادامی |
آن نا |
زهرا عباسی آلنی |
نگاهِ آشنا |
16 |
گل اسکلتی |
کیم جونگ هیون |
ساقی سلیقهدار |
آراسبان |
17 |
اوقاتِ خوش ما |
گونگ جی یونگ |
نهال سهیلیفر |
دانش آفرین |
دیپلماسیِ فرهنگِ کرهی جنوبی
دیپلماسی فرهنگی، نوعی دیپلماسیِ عمومی و قدرتِ نرم است که شاملِ تبادل اندیشهها، اطلاعات، هُنر، ادبیات، زبان و سایر جنبههای فرهنگی میانِ کشورها و مردمِ آنها به منظور تقویت درکِ متقابل است.
هدفِ دیپلماسیِ فرهنگی این است که درکِ درستی از آرمانها و رسوم مردم یک کشور خارجی قابلِ دست یافتن باشد تا بر مبنای آن اهدافِ اقتصادی و سیاسی در سطح گستردهتری به ثمر بنشیند.
در اصل، دیپلماسیِ فرهنگی، باطنِ یک ملّت را آشکار میکند که باعثِ افزایش نفوذپذیریِ آن میشود. اگرچه در برخی از کشورها از جمله ایران، دیپلماسیِ فرهنگی قریب به پنجاه سال است که جدّی گرفته نشده امّا همین نوع از دیپلماسی میتواند نقشِ مؤثری در دستیابی به سطوح بالای امنیت ملّی داشته باشد.
کرۀ جنوبی از جمله کشورهایی است که در جهت دیپلماسی فرهنگی و معرفی فرهنگِ مردم کره و نیز شناساندن اندیشمندان، نویسندگان، شاعران و هُنرمندانِ کشور خود به جامعهی جهانی تلاش زیاد و مؤثری انجام داده است که میتوان از جملهی آنها به موارد ذیل اشاره کرد:
- بهرهگیری از بسترهای آموزشی مانند دانشگاهها و تبادل دانشجو و اعطای بورسیهی تحصیلی و آموزشِ زبان در خارج از کشور مانند بورسیۀ جهانی کره (GKS) که یکی از بورسیههای تحصیلیِ کرۀ جنوبی است که سالانه به 220 دانشجوی بینالمللی در مقطع کارشناسی و 1080 دانشجوی بینالمللی در مقطع کارشناسی ارشد اهدا میشود.
- اشاعه زبان کرهای از دیگر راهکارهای کشور کره در راستای دیپلماسی فرهنگی است. اوّلین چیزی که به زبانِ کرهای قابلیت بالایی بخشیده خوشآوایی آن است. طبقِ آمار آوایِ خوشِ زبانِ کرهای یکی از دلائل مختلفِ جذب مخاطب بالا برای فیلمها و سریالهای کرهای است. گروههای موسیقی کرهای هم به همین دلیل توانستهاند به جذبِ مخاطبِ بسیاری دست پیدا کند. کیپاپ یا پاپ کرُهای یک ژانر از موسیقیهای عامهپسند این کشور است که در سطحِ جهان به خوبی معرفی شده است. این ژانر تحتِ تأثیر سبکها و ژانرهای مختلف از سراسرِ جهان قرار گرفته تا به شکل امروزیاش رسیده. از معروفترین گروههای نسلِ سوّمِ این موسیقی، گروه "B.T.S" است.
- کشور کرۀ جنوبی برای اشاعهی ادبیاتِ خود به ایجاد کتابخانه در خارج از کشور و ترجمهی آثار محبوبِ ملّی پرداخته است.
مؤسسهی ترجمهی ادبیات کره یا (LTI) که در گذشته با نام بنیادِ ترجمۀ ادبیاتِ کره شناخته میشد در سال 1996 توسط دولت کره و با هدف ترویجِ ادبیات و فرهنگِ کره تأسیس شد.
این مؤسسه به منظور بالابردن کیفیت ترجمهی آثار ادبیات کرهای از انواعِ ترجمه و نشر در این زمینه حمایتِ مالی میکند و با برنامههای مختلف درخصوص تقویتِ زمینهی صادراتِ ادبیاتِ کرهای و ایجاد شبکهای برای ناشرانِ کرهای و خارجی و همچنین تقویتِ مترجمانِ حرفهای برای ارتقاء ظرفیتِ ترجمهی ادبیات کرهای تلاش مینماید.
این مؤسسه برنامهای به نام "Hub Library Membership" دارد که در آن کتابخانههای خارجی عضو میشوند و منابع مختلفِ ادبیاتِ کره را دریافت میکنند. علاوه بر این فعالیت، اهدای کتاب و مشارکت در نمایشگاهها و رویدادهای فرهنگیِ جهان از وظایف این مؤسسه است.
- برنامه "WOK" (Window On Korea)
این برنامه شامل مراسمی است که از سوی کتابخانه ملی کره در جهان برگزار میشود. این برنامهها در کتابخانههای کشورهای خارجی امکاناتی را برای اشاعهی تاریخ، فرهنگ، هُنر و ادبیات کره فراهم میکند. این برنامهها علاوه بر اختصاص تجهیزات، شاملِ چاپ و ترجمهی تقریباً 2000 عنوان کتاب و منبع معتبر، 150 تابلو و انتشار بیش از 200 عنوان کتابِ چاپ اول است.
این برنامه تاکنون در کشورهای مختلفی چون آلمان، آمریکا، ویتنام، روسیه، قزاقستان، ترکیه، اسپانیا، بلژیک، دانمارک، فیلیپین، بریتانیا، مکزیک، ازبکستان و بنگلادش ارائه شده است.
- شبکهی Overseas Research Information Network
این شبکه وظیفهی همکاری با کتابخانهها، مراکز فرهنگی و مؤسسات مرتبط با مطالعاتِ کره را در خارج از کشور به عهده دارد و امکان دسترسی به منابع دیجیتال، مانندِ پایگاهِ اطلاعاتِ دیجیتالِ کتابخانۀ مجمع ملّیِ کره را فراهم میآورد. تا فوریۀ 2020 این برنامه با حدود 62 مؤسسه در کشورهای مختلف همکاری داشته است.
- سازمانِ (KOCIS) Korean Cultural and Information Service
این سازمان که وابسته به وزارت فرهنگ، ورزش و گردشگریِ کُره است مراکزی را در جهان تأسیس کرده است که تا سال 2024 تعداد این مراکز به 37 مرکز در 30 کشور جهان رسیده است.
نقشِ اصلی این مراکز ترویج فرهنگِ کره از طریقِ برنامههای هُنری، ادبی، نمایش و فیلم است. بسیاری از آنها مجهز به کتابخانههایی با منابعِ معتبر کرُهای هستند که دردسترسِ مردم آن کشورها قرار دارند.
- کتابخانۀ ملی کره از سال 2005 یک کارگاهِ سالانه تحتِ عنوان Overseas Librarian Workshop در خارج از کشور برگزار میکند. این کارگاه برای علاقه مندان به کتاب و کتابداران، جهان است که به مطالعات کرهای علاقه مند هستند.
هدفِ این برنامه افزایشِ علاقه به مطالعاتِ کرهای، گسترشِ فرهنگِ کره و آموزش در زمینهی مدیریت منابع و مجموعههای نادر است. تا سال 2023 این کارگاه 239 شرکتکننده از 34 کشور جهان داشته است.
فعالیتهای فرهنگی کرهی جنوبی در ایران
- برگزاری هفته فرهنگی و هُنری در خانه هُنرمندان که شامل نمایش فیلم و نمایشگاهِ عکس با عنوانِ (جواهری از شرق)، جشنوارۀ غذا و دیگر اجراهای فرهنگی (سال 1393 و 2014 میلادی)
- برگزاری نمایشگاه هفتهی فرهنگیِ کره در برج میلاد تهران شامل صنایع دستی کرهای، آثار خوشنویسیِ؛ ایرانی- کرهای و اجرای موسیقی پانسوری (خوانش آوایی سنتی) (میلادی 2017-1396)
- آموزش زبانِ کرهای به صورتِ رایگان: به موازاتِ بزرگداشتِ پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و کره در سال 1392 (2013) مؤسسهی سجونگ با هدفِ تدریس رایگان زبانِ کرهای افتتاح شد.
- تأسیسِ رشته ی کارشناسیِ زبانِ کرهای در دانشگاهِ تهران (1394-2015)
- برگزاری سمپوزیوم «کوشنامه» دربارۀ ارتباطات فرهنگیِ ایران و کره با سخنرانیِ اساتید ایرانی و کرهای برگزار شد و متن آثار به زبانهای کرهای و انگلیسی منتشر شد. (1398-2019)
- نمایشگاهِ سیلاوپارس: این نمایشگاه در موزه ملّی ایران برگزار شد که شامل بیش از 144 اثر از فرهنگ سیلا (کره) و جنبههایی از فرهنگِ پارس بود. شبِ فرهنگیِ کره و تورهای دانشجویی از جمله فعالیتهای جانبی در این نمایشگاه بود. (1396-2017)
- در پروژهای مشترک با مشارکت یونسکو، هُنرمندان کرهای و ایرانی در ماسوله گِردهم آمدند، آثار هُنری خلق کردند، در کارگاهِ آموزش شرکت کردند و به بازدید از طبیعت ایران پرداختند. (2017-1396)
سفارت کرهی جنوبی هماکنون درحوالیِ میدانِ ونک تهران فعال است و آقای کیم جونپیو سفر کرۀ جنوبی در ایران است.
[1] - تهیه کننده ارشد رادیو، داستان نویس، پژوهشگر و منتقد ادبیات داستانی
[2]- تاکنون در ایران پژوهش مؤثر و قابل استنادی درخصوص ادبیاتِ کره انجام نشده است.
[3]- در هنگامِ حکمرانیِ سلسلهی گوریو برای اولینبار در سالِ 1234 اوّلین دستگاهِ چاپ بر پایۀ حروفِ فلزیِ قابلِ حرکت اختراع شد. اولین کتابِ چاپ شده بهوسیلهی این دستگاه «جیکجی» نام داشت که در سال 1377 میلادی به چاپ رسید و این اتفاق 78 سال قبل از اختراعِ گوتنبرگ به وقوع پیوست.
[4]- Syngman Rahee
[5]- Kim Ill Song
[6]- Yun bo-seon
[7]- Park Chung - Hee
[8]- کرۀ جنوبی به عنوان متحد امریکا در این جنگِ بیست ساله که از 1955 شروع شده بود، به ویتنام نیرو فرستاد. کره در سال 1964 اعزام اولین گروه مشاورهای را به ویتنام داشت و ورود رسمی نیروها از 1965 تا 1973 بود. بیش از 000/320 سرباز کرهای در ویتنام جنگیدند. بیش از 5000 نفر سرباز کرهای کشته و 000/10 نفر زخمی شدند.
[9]- پارک بهوسیلۀ وزیر اطلاعات خود ترور شد.
[10]- Chun Doon Hwan
[11]- همزمان با جنگِ ایران و عراق.
[12]- کوانگجو: Gwangju یکی از شهرهای جنوبی کره است که در فاصلۀ 850 کیلومتری از سئول پایتخت این کشور قرار دارد.
[13]- فیلمهای مستند- داستانیِ راننده تاکسی و 18 می براساسِ قتل عام مردم گوانگجو ساخته شده است. کتابهای زیادی هم در این خصوص نوشته شده است که از مهمترینِ آنها کتابِ «اعمال انسانی» نوشتهی خانم «هان کانگ است».
[14]- Kim young sam
[15]- هانگول یا الفبای کرهای دارای بیت و چهار حرف است که تعدادی از آنها صامت و تعدادی مصوت هستند.
[16]- (The Pilgrim's Progress) اثری انگلیسی در قرن هفدهم است که در کره در قالب ترجمۀ داستانی مسیحی منتشر شد. در کره به عنوان اولین اثر داستانی چاپ شده است. این کتاب در 1895 میلادی به زبان کرهای ترجمه و چاپ شد. مترجم آن مبلّغان مسیحی پروتستان بودند.
[17]- choe nam seon
[18]- Yu Gwan-sun
[19]- Daehan-Maeil-Sinbo
[20]- Ernest-Tillas
[21]- جنبش سامیلدر که به جنبش اوّل مارس نیز معروف است یک جنبشِ اعتراضی توسط مردم و دانشجویانِ کره بود که خواستار استقلال و اتمام استعمارگری ژاپن بودند و به همزمانی اجباری به سبکِ زندگیِ ژاپنی اعتراض داشتند. در این جنبش 34 رهبر فرهنگی و مذهبیِ کره با صدور اعلامیه از هزاران دانشجو و غیرنظامی در سئول پشتیبانی کردند.
[22]- فیلم وقتی روز فرا میرسد 1984 براساسِ این واقعه ساخته شده است. این فیلم به کارگردانی جانگ جون هوان خیزش دموکراتیک ژوئن و مراسم تشییع جنازۀ «لی هان یول» را نشان میدهد.
[23]- جنگ بیست سالۀ ویتنام بین آمریکا و این کشور درگرفت و کرهایها به اجبار در این جنگ شرکت کردند. بخشی از ادبیات کُره به حضور اجباری کرهایها در جنگ ویتنام در دفاع از امریکا میپردازد که در آن حدود 5000 نفر از سربازان کرهای کشته شدند و بیش از 000/10 نفر مجروح شدند. آمار کشتهشدگان جنگِ بین دو کره عددی حدود سه میلیون نفر است.
[24]- Han Seung Won
[25]- kim Woo- Jung
[26]- Lee Mun-Yeol
[27]- Hwang Sok Yong
[28]- kim Yong Ha
[29]- Han Kang
[30]- Hwang Sok Yong
[31]- Bruce Fulton
[32]- باغ قدیمی "The Old Garden". ترجمۀ این کتاب از متن انگلیسی به فارسی با ترجمۀ افسانه قربان زاده توسط انتشاراتِ ناهید در 608 صفحه به چاپ رسیده است.
[33]- این کتاب هنوز به زبانِ فارسی ترجمه نشده است.
[34]- از این نویسنده کتابِ کودکانه- نوجوانانۀ "Familiar Things" با دو عنوانِ «دنیای آشنا» با ترجمهی زینب مهدویپور در نشر نگاه و «چیزهای آشنا» با ترجمهی مهسا داوودی در نشرِ دانش آفرین به چاپ رسیده است. این کتاب به بررسی زندگی مادر و کودکی فقیر میپردازد که در محلِّ دفنِ زبالهها در اطرافِ سئول زندگی میکنند.
[35]- kim Yong Ha
[36]- خاطرات یک آدمکش Diary of a Murderer به ترجمۀ خاطرۀ کرد کردیمی نشر چشمه
خاطرات یک آدمکش Diary of a Murderer به ترجمۀ آزیتا اعلایی
خاطرات یک قاتل و داستانهای دیگر And other stories: Diary of a Murderer ترجمۀ علیرضا برازندهنژاد نشر آقایی
براساس این کتاب فیلمی هم با نام خاطرات یک آدمکش با کارگردانی وون- شین- یون (Won Shin-Yeon) در سال 2017 ساخته شده است.
[37]- این کتاب با ترجمهی محمد جوادی و در 328 صفحه در سال 1404 در نشر چشمه به چاپ رسیده است. (Black Flower 2012)
[38]- "Poyphony" وجود چند صدایِ مستقل و چند دیدگاه متفاوت در یک اثر، به طوری که هیچ صدایی کاملاً بر دیگری غالب نباشد و همه حق شنیده شدن داشته باشند.
[39]- I Have the Right to Destroy Myself در سال 1995 جایزه، مطرح و پرطرفدار موناک دونگ را برنده شد. این رمان به هشت زبان دنیا ترجمه شده، ولی هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
[40]- Empire of Light رمانی است که موضوع هویت انسانی را در جامعهی دموکراتیک و کمونیستی کره مطرح میکند و زندگی جاسوسی از کرۀ شمالی را که در سئول ساکن است بیان میکند. این کتاب نیز هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
[41]- Quiz show 2009
[42]- Han Kang 1970 – م – گوانگ جو کرۀ جنوبی
[43]- هان کانگ در سخنرانیِ کوتاهی که پس از دریافت جایزه نوبل 2024 ایراد کرد گفت: همیشه پرسشهایی از کودکی ذهنم را درگیر کرده بود مانند این پرسشها: چرا زایش؟ چرا رنج؟ چرا عشق؟ او این پرسشها را موتور محرکۀ نوشتن میداند و ادبیات را پاسخدهنده به این پرسشها بیان کرده است.
[44]- ترجمۀ مهسلا ساداتِ عرب، نشر آناپنا
ترجمۀ نیلوفر رحمانیان، نشر نوای مکتوب
ترجمۀ مرضیه سادات هاشمیپور، نشر مهر پارینه
[45]- با ترجمۀ مژگان رنجبر، نشر چترنک و نیلوفر رحمانیان در نشر نوای مکتوب به چاپ رسیده است.
[46]- کتاب چیزهای سپید، ترجمه مژگان رنجبر، نشر چترنگ، ص 7، سطر 4
[47]- با ترجمۀ فریبا عربزاده، نشر مصدق
[48]- این رمان در نشر لگا با ترجمهی فریبا عرب زاده در 176 صفحه و در سال 1403 به چاپ رسیده است. انتشارات قصه باران نیز نسخهی الکترونیک آن را با ترجمۀ فریبا سالاری در 160 صفحه و در سال 1404 منتشر کرده است.
[49]- اولین ترجمهی این کتاب توسط علی قانع در سال 1396 در انتشارات چترنگ منتشر شد این کتاب همچنین در سال 1403 بهوسیلۀ ندا امیدی، ترجمه و در نشر دانشآفرین چاپ شد. «فیلم وقتی روز فرا میرسد 1984» تقریباً براساسِ وقایع این کتاب ساخته شده است.
[50]- روانشناسان معتقدند که حافظهی کوتاه مدت انسان به طور معمول میتواند حدود 7 واحد اطلاعاتی را همزمان نگهدارد. عدد هفت در بسیاری از فرهنگها یا چرخهها- هفت روز هفته، هفت مرحلهی رشد، هفت آسمان- مرتبط است و درونیترین لایههای روان را تحتِ تأثیر قرار میدهد. در فرهنگ و روانِ جمعی، هفت رنگِ رنگینکمان، هفت نت موسیقی، هفت چاکرا در فلسفه ی شرقی همگی بازتابی از این اهمیت هستند. در اساطیر و ادیان، عدد هفت بارها به عنوانِ نشانهای از نظم کیهانی و تکامل روانی تکرار شده است. از نظر روانشناسیِ فرهنگی، این تکرارها باعث شده عدد هفت برای ذهن انسان حسِ خاص و معنوی داشته باشد.
[51]- این کتاب با عنوان وداع نمیکنم با ترجمۀ سارا مقدم ثابت در سال 1404 در نشر نگاه منتشر شده است. ترجمۀ بهاره صادقی هم در نشر دانش آفرین آن را ترجمه کرده است.
[52]- هان کانگ علاوه بر جایزۀ نوبل و بوکر بینالمللی توانسته جوایز دیگری را از آنِ خود کند.
- جایزهی مدیسی "Medici" فرانسه برای ادبیات خارجی.
- جایزهی پرمیو مالاپارته ایتالیا برای اعمال انسانی.
- جایزهی اسقف اعظم ژوان دسن کلمنته اسپانیا برای کتاب گیاهخوار.
منبع: خبرگزاری رویترز.
[53] - نگارنده مقالۀ حاضر در بررسی برخی از ترجمهها در ادبیات کرۀ جنوبی که در ایران و در انتشارات مختلف به چاپ رسیدهاند و نیز با مقایسهی آنها با یکدیگر، با پدیدۀ کتابسازی- که متأسفانه در چند سالِ اخیر در بین انتشاراتِ نهچندان معتبر رایج شده- مواجه شد. به نظر می رسد برخی از ناشرانِ نامعتبر به سراغ ترجمههای یک اثر پر فروش رفتهاند و همه یا بخشی از آن را به صورت دست نخورده و یا کاهش و یا اندکی افزایش حجم و دست بردن در محتوای کتاب و با استفاده از نامِ مترجم جعلی دوباره به چاپ رساندهاند و با تخفیفهای زیاد و قیمتهای پائین اقدام به فروش آن کردهاند.
این نوع کتابسازی نهتنها ضررهای زیادی به اقتصاد نشر وارد کرده است بلکه اهانتی مستقیم به مخاطب ادبیات محسوب میشود. گرچه در این مقاله قصد بر افشای این موارد نیست اما ذکر این نکته ضروری است که اینگونه موارد هیچگاه از منظر مخاطبانِ جدّی ادبیات و مترجمانی که سالها در حوزهی ترجمه کتاب تلاش کردهاند و عمر خود را برای ترجمه دقیقِ متون اصلی صرف کردهاند دورنمانده و نخواهد ماند و حق پیگیری آن بر ایشان محفوظ است.
لینک کوتاه : |
