غزلی از شهرام زارعی
تاریخ ارسال : 14 دی 90
بخش : قوالب کلاسیک
با پنجشنبه ها به تفاهم رسيده اي
از روزهاي ديگر هفته بريده اي
پيش از غروبت از همه ي دره هاي سبز
يك آسمان ستاره و گيلاس چيده اي
كالسكه اي نشسته و در انتظار توست
كالسكه اي سفيد كه در خواب ديده اي
كالسكه را طلوع سحرگاه مي كشند
قوها ، در امتداد انار رسيده اي
خوابي عجيب روح تو را پاك مي كند
خوابي كه در اسيري دنيا نديده اي
* * *
شب آمدو جزيره ي خورشيد غرق شد
با صورتي دميده و خون جهيده اي
نوري تمام حادثه را پشت سر گذاشت
از سمت يك شهاب به اين سو دويده اي
حالا... فلوتي از دل مهتاب مي سرود
انگار تا حوالي آنجا رسيده اي
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه