شعری از ﻣﺴﻴﺢ ﺭﻧﺠﺒﺮ


شعری از ﻣﺴﻴﺢ ﺭﻧﺠﺒﺮ نویسنده : ﻣﺴﻴﺢ ﺭﻧﺠﺒﺮ
تاریخ ارسال :‌ 19 آبان 94
بخش : شعر امروز ایران

ارغوان چه رنگی ست؟

خواب همچون دشنه ای روی تخت دراز می کشد

خوابی عمیق

لای ملافه ای آبی

و خوابی گرم را قتل تر از رنگی سیر، در اتاقت خورده ای

خواب همچون دشنه ای روی تخت دراز کشیده است

و در اتاقت، ارغوان گرفته ای را از دست های کسی پای چشم هایت آب می دهی

ارغوان گل است؟

یا به رد پا می گویند ارغوان؟

ارغوان برف است؟

که از دست چشم هایت روی برف می دوی و پاهای زیادی را تکرار می کنی؟

اقاقیا بغل می کنند در لحظه ای که یکدیگر را رها کرده اند

تو را بغل می کنم

در لحظه ای که روی شانه های تو برف پاشیده است

آنقدر زیاد که چیزی برای زمین نمی ماند

شانه هایت را می تکانم روی زمین

غلت می خورند از روی تخت

و من برف می خورم از شانه های پاشیده ات

از لبهایت رنگی گرم شره می کند

با لبانی جدا، باز می بوسمت

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :