شعری از گیتا شمسی


شعری از گیتا شمسی نویسنده : گیتا شمسی
تاریخ ارسال :‌ 9 مرداد 94
بخش : شعر امروز ایران

نفس کشیدنت , دی ها را تنم کرده

ابر ها اگر تعریف شده باشند

کفش ها اگر

پیراهن چهارخانه اگر تعریف شده باشد

تنها زنی می شوم که

امتداد چراغ های خیابان را گم می کند

مستقیم

مستقیم تر

دست تکان می داد بنزین ندارد

و رفتنش داخل موهام

رفتنش داخل موهام

خطوط مستقیمم را آشفته می کرد

حالا که روایت نمی کنم

برف ها روایت را گرفته اند

و تولید سرما تا سینه ام پیش آمده.

این ماشین با دست های دو نفر هم تکان نمی خورد

برف تا سینه ام

برف تا شقیقه هامان

نظم این جاده بهم ریخته

و ابر اگر تعریف شده باشد

دست های منجمد مرا می بینی

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : لبخند - آدرس اینترنتی : http://

عالی بود

ارسال شده توسط : رضا امیری فر - آدرس اینترنتی : http://just-poem.ir

اگر تعریف شده باشد
مرسی از خوش سلیقگی تون دوستان پیاده رو

ارسال شده توسط : سید حمید شریف نیا - آدرس اینترنتی : http://

سلام و ادب. اگرچه برای اولین بار است با شعر خانم شمسی برخورد کرده ام و پیش از این اثری از ایشان نخوانده بودم، اما با استعداد خوبی رو به رو شدم. از ویژگی شعر خانم شمسی، توجه به زیست روزمره و اطراف اش است. شاعر بین نمادهای بصری و ذهنی اش پلی می زند تا بتواند به ساخت فردی خودش دست پیدا کند. از پیراهن چهار خانه و چراغ خیابان تا بهم ریختگی نظم جاده.
امیدوارم شعرهای بیشتری از ایشان بخوانیم