شعری از پوران کاوه


شعری از پوران کاوه نویسنده : پوران کاوه
تاریخ ارسال :‌ 2 مهر 89
بخش : شعر امروز ایران

چقدر بوی اطلسی می دهد

گلی که از روی لبانت چیده ام

انگار با اولین اشاره دستم روییده و...و

انگار من واقعآ نقاشم !

اینجا

من و خواب و شب

همه سر در گم ایم

چقدر زندگی بوی اطلسی لبان ترا دارد

بهتر که تا اطلاع ثانوی همه چیز تعطیل باشد

می خواهم با همین اتفاق ساده

تا دنیا به آخر نرسیده

به آخر دنیا برسم .

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : باران ابراهیم زاده - آدرس اینترنتی : http://bar-bad-raftehh.blogfa.com

سلام..

زیبا بود...

ارسال شده توسط : آنژیلا عطائی پیرکوه - آدرس اینترنتی : http://angila1455.blogfa.com

از خواندنش لذت بردم ممنون

ارسال شده توسط : سمیه حبیب - آدرس اینترنتی : http://

شعر خیلی زیبا بود. تکرار واژه ی اطلسی و تاکید بر چهرایی خوب بودن آن خیلی زیبا وهنرمندانه بوده است. و شعر با زیبایی به پایان رسیده است، انگار می خواهد بیان کند که اگر با این اتفاق ساده به پایان دنیا رسید زنده گی معنا دارد و لا غیر