شعری از هرمز علی پور
تاریخ ارسال : 28 بهمن 96
بخش : شعر امروز ایران
به قصد هرکسی باشد
من سهم خود را از آن برمیگیرم
لبخندی که از زیر بال پرندگان میآید
و قوس گونههایی که
مرا بهیاد شبی بیندازد
که اندوه را در دو خط موازی
به غمگینی نگاه میکردم
و میگفتم ای کاش به شکل دیگری
در این شب کنار هم بودیم
صداهایی که از درختان میرسد
مرا بهیاد آواهایی بیندازد
که مانعی در راه نمیدیدم
آه ای آدمی
همین که به ذات خود نزدیک میشوی
چهقدر میتوان تو را دوست داشت
مثل سفرهایی که
بر تمام خطها خط میکشند
و اکنون که با دریا به یک غروب میرسیم
باز چیزی شبیه تنهایی
مرا از رسیدن شب
کمی بترساند
تمام جنگلهای جهان
گاه نمیتواند
پاییز نژادهی دو چشم را نهان کند
و چون سطر پایانی هر متنی
سوال و اندوه را نشسته کنار هم
به عرصهای از برفِ خیال خواهم سپرد
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه