شعری از میثم همرنگ

تاریخ ارسال : 2 مهر 89
بخش : شعر امروز ایران
Theme For This Strange World
شهر با صدای کلفت دخترکی
که عطر مردانه می زد
خم شد
تا پیاده روها را تا بزند
درون خوابی که جنین کابوس بود.
سقف
در شوره ی سر فقر
به زمستانی عمیق فرو رفت
چنانکه زمین
در مردی که
پدر ِ خواهر زاده اش بود.
آخرین باکره گی ِ یک نگاه
از رنگ پریده ی یک آه،
آویزان بود
تا صبح را
تلخ،لای نان سر بکشد.
لولای لب کوچکی
در قاب آرزویی ملیح
غیژ غِیژ می کرد
"گورها گشادتر،جنازه ها شادتر"
گویی لبخند خیسش،غواص ِسراب بود.
از خانه
تابلویی کوچک ماند
بر بزرگراهی گستاخ
که از نگاه ساده اش گذشت
"محل عبور حیوانات اهلی".
...........
(پ .ن:Theme for this Strange Worldبر گرفته از عنوان یکی از آهنگهای جو ستریانی)
لینک کوتاه : |
