شعری از مهرداد مهرجو
تاریخ ارسال : 16 آبان 98
بخش : شعر امروز ایران
تا به خیابان برسی
بیرون میزنی از خط
که این نقطهی آغاز است
با پرندهای افتاده در پیادهرو
ذهن هر کسی یک طرفی میرود
قلبی که به کار میافتاد
تمام کرد از کار
یعنی که نمیدانی
چه اتفاقی افتاد در سایهی درخت
مثل چرخ و فلکی سرگردان
وسط صفحه چرخ میخوری
تا روزنامه را تا ورق بزنی
به اعتراضی اقدام شده است
که روشن نیست
اینکه به گوش میخورد
جوری در کار است
یا جایی دیگر
انگار زیر سر کسی باشد
این راسته پیچیده که هیچ
ادامهاش به جایی میرسد
در حاشیه
که یادم نمیآید
شاید به نقطهای میرسی
که از ادامهی پرواز پر کشید
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه