شعری از مریم ترنج


شعری از مریم ترنج نویسنده : مریم ترنج
تاریخ ارسال :‌ 2 مهر 89
بخش : شعر امروز ایران

آتش

 

 

آسوده بخواب

آسوده میان سینه ام بسوز

" بسوز که سوز تو کارها بکند "

می بینی ابراهیم

سرخپوست ها

دور تو می گردند

           می چرخند

           می رقصند

هلهله می کنند

و از جای پایشان هیچ چشمه ای نمی جوشد

گلهایی که قرار بود آتش را بر تو سرد کنند

در خشکی لب هایمان پژمردند

دو فرشته شانه هات

مثل دو ماهی مرده روی آب آمده اند

تا دود این آتش را از چشم ما ببینند

می بینند

دهان در آتش می کنند

و به شکل دو اژدها روی شانه هات

سال ها بعد

عصای دست موسی می شوند .

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : فخرالدین احمدی سوادکوهی - آدرس اینترنتی : http://www.faryad54.blogfa.com

www.faryad54.blogfa.com
با درود رفیق
کار خوبی بود
آرزوی موفقیت و پایداری و پویائی