شعری از محمود معتقدی
تاریخ ارسال : 2 مهر 89
بخش : شعر امروز ایران
از پرچم استخوان هایت/ پنجره ای می روید/ مثل هزار کودک تبعید ی ام !
1
خانم ها / آ قایا ن !
به سمت دروغ های تازه خوش آمدید
لطفا
گذری به شبیه قاب های با د و / آینه / اینک
با زیگران به صحنه اند و / فنجانی واژ گون
از لبان تو / د ور و / د ور تر می شود
2
کوتاه نمی آ ییم
تندیس مرگی عاشقانه و
نامی که از سرزمین های تو
جوشد
چه می گویی ؟
چراغ جغرافیا و / زنی که از سمت خا ک های تو
بر می گردد
3
بنویس
حلقه های پنجم و / شانه های برادرت
بنویس
گوزن های گمشده و / تبسمی که
از بوی تو بر می خیزد
مثل ماه آ تشناک و/ زخم نیلوفری بر یاد
نه / چیزی نمی دانم
نگاه کن
پیراهن تشنه خاورا ن و / تابستا نی که
از جمعه دست های تو می خوا ند
خاطره شهریوری به عاشقی
با خوا هران در کوچه ات
با تو / بزرگ و / بزرگ تر می شویم
سطری به ساعت خستگی و /
سفری به واژه ها ی بریده ات
بر این دقیقه های خفته
چرا کسی ستاره ای نمی چیند
فانوس تیغه های دریایی ام !
مرا ببخش
پرنده شاید / عبور چشم های تو بود
منحنی کلمات و
پروازی به دوشنبه های سوزانت
از پرچم استخوان هایت / پنجره ای می روید
مثل هزار کودک تبعیدی ام !
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه