شعری از علی اخوان


شعری از علی اخوان نویسنده : علی اخوان
تاریخ ارسال :‌ 11 اردیبهشت 99
بخش : شعر امروز ایران

دولچه
-برای فدریکو فلینی-


دنبال من گذاشت
و من
شبیه نبودنم بودم
شبیه این‌که زنبوری لای شعله‌ای
یا پروانه‌ای میان بند رخت زنانه
دنبال من گذاشت
و من برای برداشتن
 کوچک بودم
بچه بودم
و لبخند تلخم را گم کرده بودم
غمی به چشمانش، او اما
صدا‌یم زد
مثل شکارچی خسته
با کلاه پر
و تفنگ بزرگی
سگش را
فریادم زد
و در سکوت غروب
صدای مضطربش
میان کوه‌ها می‌پیچید
و هر بار صداش
در سرم
هوار  دردی می‌شد

- کاش دوستش نداشتم
کاش دوستش نداشتم
کاش دوستم نداشت -

صدام زد
و من باید
چون گوزن‌های عزیزم
و گرگ‌ها
و خرگوش
لابه‌لای برگ‌های سوزنی می‌ماندم
نفس می‌زدم
و با چشم‌های مرطوب
پایان روز را
غروب بود
باز او
سگی دیگر
و من
خورشید دیگری

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :