شعری از سیده محدثه حسینی
تاریخ ارسال : 14 اسفند 95
بخش : قوالب کلاسیک
چه سرد می شود آهی اثر نداشته باشد
سلام، پاسخ گرمی اگر نداشته باشد
برای آدم تنها عجیب نیست اگرکه
دل و دماغ برای سفر نداشته باشد
چه فرق می کند اینجا به انتظار که باشی
در آن زمان که اتاق تو در نداشته باشد
پرنده باشی وپرواز و ... بین راه ببینی
که بالهای تو از ریشه پر نداشته باشد
تمام عمر بگویی: خداکند که بیاید
و این دعای تو اصلا اثر نداشته باشد
چقدر بغض برای خودت ذخیره کنی و
کسی از اینهمه ثروت خبر نداشته باشد
چه خوب بود صدای بنان و سوز سه تارت
برای هیچکسی هم ضرر نداشته باشد
تراسمان پر چایی و شعر باشد و باشی!
و ارتفاع برایم خطر نداشته باشد
چه غربتی است که آدم میان اینهمه آدم
برای درد دلش یک نفر نداشته باشد!؟
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه