شعری از سید مهدی نژاد هاشمی
تاریخ ارسال : 2 بهمن 95
بخش : قوالب کلاسیک
شبیه آینه ای که به نور وابسته است
دلم به هرم نفس های روشنت بسته است
به چپ نویسی ابیات من نگاه نکن
که عشق علت ِاشعار دست و پا بسته است
شبیه کشتی درهم شکسته ِعاشق ِتو
به گل نشسته ولی نا امید ننشسته است
بیا و شورِ غزل های کهنه ی من باش
بیا که گوش زمان از سکوت تو خسته است
فریب خوردم و دل دادم و نفهمیدم
که دست های زیادی به روی هر دست است
فریب خوردم و راه آمدم , نفهمیدم
که ماجرای من و تو مسیر بن بست است
نه راه رفتن و نه روی بازگشتن داشت
پرنده ای که به تنگ غروب پیوسته است
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه