شعری از سعید باجوند

تاریخ ارسال : 3 آبان 90
بخش : شعر امروز ایران
برای همین
می ترسم فردا پشیمان شوم
همین امشب تمام کن
این معامله
جوش هم که نخورد
غلغلش را فردا
می توان لابلای همین کلمات دید
دنیا چه ارزشی دارد
- تکیه کلام مردی است اهل معامله -
ودنیا برای تو ارزش دارد
آن قدر که نمی توانی از او بگذری
وبگذاری میان کوچه پس کوچه های این شهر
هرز برود
هرزه برود
هرزگی ...
این دنیا
هنوز هم برای تو
بوی خیس گندم می دهد
اگرچه مدت هاست بارانی نیامده
اما
کوچه های دنیایی که من می شناسم
کاهگلی تر از آن است که بوی نم نگیرد
این دوست وارگی
برای من
چهل سال می ارزد
برای تو چطور ؟
لینک کوتاه : |
