شعری از داود مائیلی
تاریخ ارسال : 5 مرداد 96
بخش : شعر امروز ایران
شايد باد آمده باشد
و روى شيارهاى خاك خندههاى تو را ريخته باشد
با اينكه راه رفتنم نبود
بیحوصله روی احتمال حسرت بندهاى رخت
برگشته باشم
از زير به رو
شالودهى اين شال شده باشم
با بو
كه مىريخت روى خواب تمام ملافهها
از گم شدن يك برجستگى عجيب
كه روی تنم
حرف جدا بافتهام باشد
و من هى بیفتد روى خاك
به دستى كه ناسنجيده دراز شده باشد
و هى روی خندههاى تو چسب زخم بزند.
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه