شعری از حسن خلجی
 نویسنده :  حسن خلجی
            نویسنده :  حسن خلجیتاریخ ارسال : 12 مرداد 96
بخش : قوالب کلاسیک
	صد جرعه غزل . . .
	
	بی تو درجان و جهان داغ اجل ریخته است
	با تودر شهر جنون،شوق بغل ریخته است
	
	گاه با خنده ی تو شهره به دیوانگی ام
	قند لبخند شما روی عسل ریخته است
	
	چشم من با قدمت قافیه را باخته و
	مثل شهری که گسل روی گسل ریخته است
	
	این غزلواره ی منظومه ی گیسوی شما
	نظم مفعول و مفاعیل و فَعَل ریخته است
	
	تاتو صحبت بکنی واژه به هم خواهد ریخت
	پیش چشمان توصدجرعه غزل ریخته است
	
	توتبسم زدی و دور تو چرخید زمین
	بعد ازاین خنده،عسل روی زحل ریخته است
| لینک کوتاه : | 
 چاپ صفحه
   چاپ صفحه
     
				 
									 
									 
									 
									 
									 
									 
									 
									 
									 
									
 
						
					 
									