شعری از جوزف رادیر کیپلینگ
ترجمه ی غزاله گودرزی منش


شعری از جوزف رادیر کیپلینگ 
ترجمه ی غزاله گودرزی منش نویسنده : غزاله گودرزی منش
تاریخ ارسال :‌ 23 تیر 99
بخش : ادبیات جهان


جوزف رادیر کیپلینگ ۳۰ دسامبر ۱۸۵۶ در شهر بمبئی در هند چشم به جهان گشود. او نویسنده، داستان‌نویس، رمان‌نویس، خبرنگار بریتانیایی و همچنین برنده‌ی جایزه‌ی ادبی نوبل در سال ۱۹۰۷ بود. از سال ۱۸۸۲ تا ۱۸۸۹ به روزنامه‌نگاری در لاهور  پرداخت. در آنجا سرودن شعر را آغاز و کم‌کم به داستان نویسی گرایش پیدا کرد. جرج اورول، داستان نویس و منتقد ادبی انگلیسی کیپلینگ را "مبلغ امپریالیسم بریتانیا" نامیده بود.  وی در سال ۱۸۸۶ هفت جلد کتاب منتشر کرد و تا کنون نیز ۳۵ کتاب از او منتشر شده شده است. برخی از آثار او عبارتند از: از دریا به دریا، کتاب جنگل، هفت دریا، چیزی از خودم و مسولیت انسان سفید. وی شعر "اگر..." که نصیحت‌های یک پدر به فرزندش است را در سال ۱۹۱۰ سرود.

 

اگر آن زمان که همگان با گردنی کج انگشت ملامت سویت گیرند، گردنکج نکنی
اگر همگان تردیدت ورزند و تو بی بستن طریق فعلشان تردید به دل راه ندهی
اگر صبر ورزی و ز آن افگار نشوی و یا کذب ات گویند و حق به زبان آوری
یا که تنفرت ورزند و تسلیم تنفر نشوی و بیش از آنچه که باید نیک و معقول به چشم نیایی
اگر عالم رویا دانی و در بندش نشوی
اگر پندار دانی و نشود از برایت غایتی
اگر سعادت و شقاوت چشی و هردو را یکی گیری
اگر رندان سخنات تحریف گویند، دامی از برای ابلهان گسترانند و آزرده خاطر نشوی
یا که دیده بر زندگی بر باد رفتهات افکنی و با برهنه دستی از نو بنا نهیاش
اگر تلی از بردهایت را در اقبال گردش سکهای نهی، مغلوب درآیی، ز سر گیری و ننالی
اگر قلب و رگ و پیات را حتی پس از پیری به فعل واداری
و اگر آن زمان که هیچ،جز ندایی درونی، نگویدت "پیش رو!"، پیش روی.
و اگر با جمع گردی و پرهیز پیشه گیری
و با شاهان گردی و خلق فراموش نکنی
اگر دوستان و دشمنان در آزارت درمانند
اگر خلق در توازن مهر ات ورزند
و اگر حتی نفسی را مملو از کامیاری بداری
از برای تو خواهد شد زمین و هر آنچه در آن است
و به از آن، فرزندم! انسان خواهی شد!

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :