شعری از جعفر رضاپور
تاریخ ارسال : 18 اردیبهشت 98
بخش : قوالب کلاسیک
مگر که هرچه بگویم به گفته می آیی؟
تو از کدام جهان نهفته می آیی؟
در استعاره و تشبیه ها نمی گنجی
تو گویی از دل شعری نگفته می آیی
برای دیدن تو چشم ها نمی خوابند
ولی تو خوابی و در چشم خفته می آیی
برای فهم من و روزگار ما زودی
تو چون گلی که زمستان شکفته می آیی
نمی شود که تو را گفت آن چنان که تویی
مگر که هرچه بگویم به گفته می آیی؟
| لینک کوتاه : |
چاپ صفحه
