شعری از اکبر دهبان نژادیان
تاریخ ارسال : 27 شهریور 94
بخش : قوالب کلاسیک
گنبد ذهن
طرح پائیزی ِ نقاشیِ گیسوهایت
روح من زخمی و تن کشته ی ابروهایت
چون تلاطم به دلم مانده به دریا بزنم
در شب موج پریشانیِ گیسوهایت
بگذر از من همه شب خوابِ تو را می بینم
تا به کی در تب گلپونه و شب بوهایت
من و یک کوچه ی بن بست و خیابان بلند
گنبد ذهن من و رقص پرستوهایت
مگر امشب شب میلاد تو هست ای بانو
که شده مسجد دل سفره ی جاروهایت
من پر از شرجی آغوش و تب دیدارت
در خیابان خیال و هوس موهایت
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه