شعری از آیدا دانشمندی

تاریخ ارسال : 28 اسفند 03
بخش : قوالب کلاسیک
قدیمیها به عاشق پیشه، خاطرخواه میگویند
به سیمین ساق ِ مشکی چشم ِ دلبر، ماه میگویند
چه فرقی میکند کشورگشایی یا که فتح دل؟
به امثال تو در تاریخ، نادرشاه میگویند
به سختی میکِشم،
باری؟ نه!
سیگاری؟ نه!
دردی، نه!
گمانم آنچه یک زن میکِشد را آه میگویند
نگاهم کن بفهمم دوستم داری، همین کافیست
به زن، تنها فقط یک جملهی کوتاه میگویند
بیا چاقوت را بر گردنم بگذار ابراهیم!
به از گردن به پایین، گاه قربانگاه میگویند
زدی تیری به قلبم، انقلابی سرخ رو کردی
پس از آن، قلب من را کوی دانشگاه میگویند
فقط من با کمال میل گفتم دوستت دارم
تمام دوست داران ِ تو با اکراه میگویند
به نام توست حسن مطلع هر شعر من، ای عشق!
همیشه اول هر کار، بسم الله میگویند.
لینک کوتاه : |
