شعری از آیدا دانشمندی
تاریخ ارسال : 21 تیر 97
بخش : قوالب کلاسیک
زن می شوم تا شوهرم باشی
مثل هوا دور و برم باشی
شب بالش زیر سرم باشی
یک عشق شورانگیز می خواهم
نه اینکه با گیسوی حاصلخیز
نه دامن کوتاه سحرآمیز
بی فلسفه بی منطق و بی چیز
مَرد خودم را هیز می خواهم
دلبسته ام به خانه ام با تو
به سفره ی صبحانه ام با تو
من راضی ام من قانعم با تو*
این عشق را لبریز می خواهم
هم سر به راهی میکنم با تو
هم پادشاهی میکنم با تو
مشروطه خواهی می کنم با تو
تهرانم و تبریز می خواهم
هر آنچه را که دوست می داری
از هر که و هر چی که بیزاری
عشقی که تو با آبروداری
می خواستی من نیز می خواهم
یا دلخورم یا دوستت دارم
من دلخوشم با "دوستت دارم"
گفتی که آیدا دوستت دارم
این جمله را یکریز می خواهم...
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه