شعری از آنتونیس فو ستیریس / برگردان : فرشته وزیری نسب

تاریخ ارسال : 5 دی 90
بخش : ادبیات جهان
بزرگراه
شعری از شاعر یونانی آنتونیس فو ستیریس
برگردان فرشته وزیری نسب
آنتونیس فوسترنیس(۱۹۵۳) متولد آتن و فارغ التحصیل حقوق از دانشگاه های آتن و سوربن پاریس است. اولین مجموعه شعرش را در سن ۱۸ سالگی منتشر کرد و از سال ۱۹۷۴تا ۱۹۷۶ سردبیر مجله "شعرنو" بود. از او مجموعه شعر های "سفر دراز"(۱۹۷۱)،"اروس تاریک"(۱۹۷۷)، "شعر در شعر" (۱۹۷۷)، "شیطان خوش نوا می خواند"(۱۹۸۱)،"شاید و باید های مرگ"(۱۹۸۷) و"اندیشه به صبح تعلق دارد"(۱۹۹۶) منتشر شده است. آثار او به زبان های مختلف ترجمه شده و خود نیز آثاری از هنری میلر و چند شاعر فرانسوی ترجمه کرده است. در سال ۱۹۹۳ جایزه بین المللی شعر کوا فی به او تعلق گرفت.
در بزرگراه راه می روم,شبانه
با گربه سیاهی در بغل
(شاید روحم، شاید ترسم
شاید ملال، شاید جنون
شاید حتی این شعر
که ناگهان از میان بلیت ها چون گربه ای وحشی
به روی سینه ام پرید)
شبح گونه و تنها شبانه بر بزرگراه
به مانند زنگی که در اقیانوس خاطرم پوچی مینوازد
و گل ماوراء الطبیعه باغ درونم
گلبرگ هایش بی حاصل در تاریکی می ریزند
پشتسرم صدای چرخ هایی را می شنوم
می ترسم نگاه کنم
بی شک خدایی است که برای دوچرخه سواری شبانه بیرون آمده
یا تانک زمان که آمده مرا له کند
حس می کنم که زبان درونم در آتشی زبانه کشیده ذوب می شود
روزهایی که بر من گذشته درونم آب می شوندو می روند
و من
که در اشتیاق زندگی ای غرق در زیبایی بودم
در طول جاده تاریک ساعت هایم سرگردانم
و غم نهفته در اعماق این جهان را دود می کنم
جهانی که گویی از سر ملال و جنون خود را می کشد
خود را به دره بی انتها ی این کره می اندازد
نامش را درهذیان آن می سوزاند
و رگهای امیدش را می برد
تا با خون گرمشان
درخت نومیدی را تا آخرین برگ سیراب کند.
لینک کوتاه : |
