شعری از آزاده آرامی


شعری از آزاده آرامی نویسنده : آزاده آرامی
تاریخ ارسال :‌ 19 بهمن 95
بخش : قوالب کلاسیک

با من چه کرد معجزه ی انعکاس تو
امشب دوباره ماه شدم از تماس تو

منظومه ی وجود تو را چرخ میزنم
افتاده ام به گوشه ی پرت حواس تو

حالا که مرکز همه ی هستی ام شده
خورشید جا گرفته میان لباس تو

دیگر مرا به بام نگاهت رصد نکن!
چیزی نمیشود دل من در قیاس تو

حالا بگو که چیست درین کند و کاوها
از چشمهای عاشق من اقتباس تو

وقتی خسوف میکنم و محو میشوم
پشت تمام خاطره ها از هراس تو

 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :