شعری از آرمیتی پاوری


شعری از آرمیتی پاوری نویسنده : آرمیتی پاوری
تاریخ ارسال :‌ 14 شهریور 04
بخش : قوالب کلاسیک

 

 

 

 

 

زندگیم ساز خودش رو می‌زنه
ملودیش به شعر من نمی‌خوره
چه‌جوری ترانه‌ی شاد بگم؟
وقتی که دنیا رو گام مینوره؟

خطّ حامل نُتامو پس می‌زنه
تمپوی روزای من اِسلو شده
هیچ هجایی روی نُت نمی‌شینه
حرف من خالی‌تر از اینترو شده

هارمونی نداره روزا و شبام
یه روزایی می‌خوابم تا خود شب 
خاطراتم یه نوارْ خالیه که 
شبا تا صب می‌زنم جلو، عقب

سقف دنیا رو سرم آواره 
می‌ریزه آجر به آجر زندگیم
قول می‌دم ترانه‌‌های شاد بگم
اگه رفت رو گام ماژور زندگیم

مغز من ضبط توو سمساریه که
 گاهی وقت‌ها نوارو جم(ع) می‌کنه
تو سرم گرمب، گرمب جاز می‌زنن
کی داره صداشو هی کم می‌کنه؟

این نوارِ جم(ع) شده، حافظه‌مه
یه جا گیر کرده نوار مغز من
یه جوری خودم درستش می‌کنم
اگه یه خودکار بیک بهم بدن

سقف دنیا رو سرم آواره 
می‌ریزه آجر به آجر زندگیم
قول می‌دم ترانه‌‌های شاد بگم
اگه رفت رو گام ماژور زندگیم

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :