شعرهایی از کامران قائم مقامی


شعرهایی از کامران قائم مقامی نویسنده : کامران قائم مقامی
تاریخ ارسال :‌ 8 اسفند 90
بخش : شعر امروز ایران

(1)

فرقی نمی کند
ازاتوبوس پیاده شوم!
وچندایستگاه پایین تر،  ـ
افسرکروکی یک تصادف عاشقانه!
یا
دربالن های سال دوهزار و یازده
سیگار سوپر استار سینما  ـ را دود کنم
.
.
.
آپارات چی آدرنالین را روی پرده می ریزد.


(2)

ای آشنای غریب
زردِ گونه ات
تبلورخشکیده ی رزی است
قرمز
آذین بسته با مخملی از یاس
با نگاهی که الماس را شرم می شود
کجا پناه می دهی
چشمت -
انگار تا دور دستها
رد باران
می کارد ـ را !؟
قلب چهره ات
نای تپیدن را جویده
از پاییز سخن نگو !

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :