شعرهایی از معصومه همایونی


شعرهایی از معصومه همایونی نویسنده : معصومه همایونی
تاریخ ارسال :‌ 20 خرداد 94
بخش : شعر امروز ایران


1

تمرین پرواز می کنی

روی بلندی کوهستان های زاگرس

پرت می شوم

با ستاره ها

میان پهن ترین آب ها

تنهایی من

در بال های تو

بهانه ی دیدار می شود

 

2

دورترین نقطه

نزدیک کهکشان

یک ستاره از بخت من

آرام می درخشد

کنار مترسکی

با بوسه های خشک

 آرام بیا

فاصله های رفتن را

به کوتاهی دو پلک

پُر کنیم

 

3

تنها به شوق تو

کنار نیلوفران

قدم به قدم سبز می شوم

کنار درختانی

که آسمانش آرامش خواب را

در هم می ریزد 

 

4

چشم در چشم هوا

آهوانه نگاه می کنی

افق در پیشانی تو

سرخ می نشیند

اگر اندکی بباری

عقربه های سر به راه

دلتنگ نمی شوند و

زمان در نبض تو می زند

 

5

کوچکترین جنبش نبض

در انتهای صورت

پندار مرگ را در هم می ریزد

دوایر افتاده

فاصله ی سکوت را

به رفتار طناب تاب می آورد

پیوند مرگ

میان دست های مانده

بسته می ماند.

 

6

صدای ریزش پلک های تو

شب را به خواب عمیقفرو می برد

خیره به عقربه های مشوش

غریبانه غبطه می خورم

وقتی تکه های ترس

مدام بر گونه های تو می ریزد

آنگاه عقربه از هوش و

مدار از نفس می افتد

 

 

 

 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : سارا حسینی - آدرس اینترنتی : http://

سلام دوست عزیز شعر بسیار زیبایی بود
دوست عزیز شما انتهای نام خانوادگی تون پسونداملشی هست؟

ارسال شده توسط : حامد معصومی - آدرس اینترنتی : http://

بسیار ریبا سرودی بانو همایونی . موفق باشید

ارسال شده توسط : سید حمید شریف نیا - آدرس اینترنتی : http://

با سلام. در هر چهار کار، بارقه های شعری دیده می شود. بی تردید بر این باورم هستم که استعداد نهفته ای پس پشت این کارها است اگرچه نیاز جدی به تجربه های والاتر وجود دارد. اجبار بر اتمام و تلاش بر به سرانجام رساندن کار، شبیه به شناگری است که از پله های نرده ای استخر پایین می آید و در آب خود را می اندازه اما جرات دور شدن از کنار نرده را ندارد و ترجیح می دهد سریع شنا را تمام کند. هستی واژگان باید تصویر اصیل را بسازند و نه ترکیب وصفی یا اضافی.

ارسال شده توسط : علی مسعود هزارجریبی - آدرس اینترنتی : http://

درود/شعر 4 ب لحا ظ کادر بندی جالب بود/ مرسی