شعرهایی از مصطفا مرتضوی

تاریخ ارسال : 9 تیر 95
بخش : شعر امروز ایران
1
از چشمها
به سرخترینشان
حسادت میکنم
از بارانها
به هاشورهای قرمزی
که بر پوست داری
مثل خداترسان
زیاد شراب میخورم
و غم
آنقدر دستانم را خالی میکند
که کاسه سرم را بر میدارم و
زیر باران میگیرم.
2
پیرهنام
شبیه آدم مستیست
که سرش را به میخ کوبیده باشد
خودم شبیه پیرهنی
که روی بند رخت
تا کمر خم میشود
تو را دوست دارم
به آبی که از مچام میچکد
تو را دوست دارم
و بادهای جدید
به پیرهنی قدیمی میوزد.
لینک کوتاه : |
