شعرهایی از مریم اسحاقی


شعرهایی از مریم اسحاقی نویسنده : مریم اسحاقی
تاریخ ارسال :‌ 1 اسفند 94
بخش : شعر امروز ایران

1

به نام یال های شعله ور

به نام شیر

که از فرط سکوت

از فرط آتش

در یال هایش پنهان شد

به نام آهو و انحناهای دیوانه

آهو که از لکنت اش بزرگ تر شده بود

دستش نمی لرزید

بنویس به نام می، کلمه های معلق

دشت های زرد و سبز سحرآمیز.

 

نترس آهو!

حالا که هرگز این قدر آهو نبوده ای

این قدر انحنای دیوانه نداشته ای

به نام زیبایی باقی مانده

فعل ها تغییر شکل می دهند

راضی می شوند

بنویس شعر سنجاب است

گردو... گردو.

2

دوستم نداشته باش

آن قدر دوستم نداشته باش

که سقوط کنم در سراشیبی شعرها

پیشانی ام بخورد به کلمه

در لغت نامه ها زخمی شوم

به شکل پرنده ای نایاب در آیم

به شکل کوچک ترین جغد جهان

که از فرط دوست داشتن تو هر روز آب می رود

و گونه ای نایاب از من مانده باشد

در موزه ای از حیات وحش

چشم هایش از تمام شعرهای عاشقانه بزند بیرون.

 

آن قدر دوستم نداشته باش

که این شعرها بند نیایند

در کلمه ها به بلوغ برسم

هر شب کتاب مقدس بخوانم

مریمی باردار شوم

اندوه به دنیا بیاورم و

در شعر بعدی پنهان کنم.

3

روی می گردانی

هزار ماهی مسموم

در من به روی آب.

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :