شعرهایی از ماندانا زندیان


شعرهایی از ماندانا زندیان نویسنده : ماندانا زندیان
تاریخ ارسال :‌ 6 آبان 89
بخش : شعر امروز ایران

شعرهایی از ماندانا زندیان

 

1

آنقدر حقیقت داری

که رؤیای من از خواب می­پرد.

 

من از صبوری خاک عاشق­ترم

بیا با هم جوانه­کنیم.

دلتنگی شاید زمستانی ست،

در انتظار یک لحظه بهار.

 

2

 

مثل زن­های کولی

 دنبال جاده­های بی­مقصد می­گردم  

در گوشه­های آغوشت.

 

هوای دریا به سرم زده

و شرجی شانه­هایت

 و امواج تنت

که بومی تنم شده­اند.

 

تو رفته­ای

و آفتاب­گردان­های حاشیۀ دامنم

تا جنوبی­ترین رؤیای خدا

قد کشیده­اند.

 

3

 

و شب حقیقتی برهنه است

در دست­های زندگی

و حقیقت

ساقۀ نوری­ست

که یک روز

درخیالِ تاریکی بود

و گیاهی که در خوابِ خاک

و رنگین کمانی

که رؤیای پُل.

 

تنها درخت می­داند

هر قطره آب

آبستن آبیِ رودخانه­ای­ست.

 

4

 

گفتیم:

زنده باد آزادی

زنده باد آگاهی

زنده باد زندگی؛

و دست­هایمان را در نور کاشتیم.

 

گیسوانمان را پوشاندند

دست­هایمان را بستند

گلویمان را  سوراخ­کردند

و تفنگ­هایشان

که دست­هایشان بود

آرامش آب را شکست.

 

بهار شد

ما زنده ماندیم و سبز شدیم

آنها برای تفنگ­هایشان

سیاه پوشیدند.

 

5

 

سطرسطر نبودنت را می­شناسم

بندبند ندیدنت را

و گردش نگاهت

که هزار واژه می­خندد

تا لحظه­ای­ از تو

 در این مهتاب لب­پر

 نفس بکشد

و شب زنده بماند.

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : محمد كاظم حسيني - آدرس اینترنتی : http://www.aanaat.com/user/?26456

سلا م زيبا بود زباني از شاخه ي گفتار با كشف هاي ذهن و زبان ممنونم اگر امكانش بود كار من هم بخونيد

ارسال شده توسط : بارانی - آدرس اینترنتی : http://

عالی

ارسال شده توسط : فخرالدین احمدی سوادکوهی - آدرس اینترنتی : http://www.faryad54.blogfa.com

www.faryad54.blogfa.com
با درود رفیق
کارت عالی ست
آفرین
نمی دانم سایتی دارید یا نه!!
آفرین
خوشحالم از آشنائی با شما
تا کارهای بعدی اتان
منتظرم خبرم کنی تا لینکت کنم
بدرود رفیق