شعرهایی از فرشید حاجی زاده
تاریخ ارسال : 18 اسفند 91
بخش : شعر امروز ایران
1
قفسهی سینهام را بازرسی
شعرهای عاشقانه را ضبط کردند
نام تو را نتوانستند بگیرند
درجریان بود
دندههای من زندانی ست
دنیا را بهدونیم کرده
ما اینطرف آزادیم.
2
موهاي سپيدات را حنا بگذار
دوچرخهي من را از انباري بيرون بياور
سر كوچه بگذار
هوا كه تاريك شد
از پنجره پايين بپر
سوار ميشويم
بر بالهاي موميايي آرزوهاي شانزده سالگي
ترك مرا محكم بگير
پيچهاي زيادي هست كه نبايد بپيچيم
رام نشدم اين همه سال ناآرام
در انتظار تو زار گرفته بودم
سوار شو
پرپر بپريم
پيش از گناه
در آفتاب بيرحم
كوچههاي تنبل
ديوارهاي نمناك بلوغ
دامن شببوهاي كوتاهتر از طاقت دستهاي تشنهي من
سوار شو
شهيدان زندهاند.
3
آن قدر برايات غزل چكيدهام
اگر در را باز كني
دستهايام را قايق كم ميآوري
همراه تندباد
سوي دندههاي من
تپيدن را آغاز ميشوي
همهي شعرهاي عاشقانه را آب خواهد برد
در عرشهي من آشيانه خواهي ساخت
با گيسوان تو روز را شب خواهم كرد
در گره تو باز ميشوم
آواز خواهم خواند
رو به جزيرهاي ناشناخته در حلقههاي كاپيتان بلاك
دريانوردهاي كاركشته
بر اندام موج
لنگر ميكشند
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه