شعرهایی از فرامرز سهدهی
تاریخ ارسال : 19 مرداد 96
بخش : شعر امروز ایران
یک :
"به سالیان است دوری
که شکل دیگر مرگ است"
به ناگهان است
با تو در پارک قدمزدن
به خانه آمدن
چراغی را خاموش کردن
که اینهمه سال برای تو روشن گذاشته بودم
آمدنت
و به ناگهانتر پاهایت
که رفتی
و اینهمه سال گذشت
بر موهایم
که هنوز هم سه نفرند
در جمهوری اندامم
دو :
"زیتونیهای سه"
هر نگاه تو
پیلهایست در ابریشم
شعر میشود دو بال انگشتهایم
پروانهی زیبا
میرقصد
"سر اومد زمستون" میرقصد
از گلوی جو-گندمزار موهایم
به گیسوان بلند تال نشدهات میرسد
میرقصد رهای در باد
رهای رها
دو بال نقاشی شدهاش میرقصد
تا به نام کوچک تو میرسد
دامنکشان و شکفته
در بهار
به باد داده است دامن
کلمات من در
در موهای تو انگشت میشود
در گلهای پیراهنت
دست میبرم به آن دو پرنده
عدالت هنوز هم نام قشنگی ست
من از دست چپ سه بار بود شکستم
تا عاقبت شدم
کاکایوسف پرندهی عدالت است
قمری تنبل تهران نیست
در خیابانهای ناصر خسرو
داروهای رایگان بیمارستان باطنیها را بفروشد به قیمت خون
میرقصند کلمات من
بندری گریه میکنند میرقصند
کلمات
به خانه میآیند از ابریشمچی نام یک خیابان نیست
به سه در چهار کتابخانهام
رویا میشوند
زیتونی موهای تو
چشمهای مرا میبندد
دهان کوچک و قشنگ تو لب میشود
دو لب میشود
لبالب میشود
بوسه میشود
تهران همیشه با ماست
برف میبارد
سه :
"خوابم نمیشود از ترس که شراب چهلساله زیر درخت گردو مستم شود
و آن مرد با عینک بیاید به جای اسب
و باز هم قرآن بخواند آرمسترانگ در ماه"
از ترس مرگی که در من است
نمیخوابم
دراز میکشم
به سقف خیره میشوم از ترس
پناه میبرم به اشیا
به پنکهی سی ام سی
به شش لامپ کممصرف آویزان
به تاریکی
فلاشبک میشوم به کودکی
به نوجوانی مرغهای خاله مرجان
کیش، جا، کیش، جا
به پشتبام کاهگلی
بوی بارانخوردهی ما سه دماغ بودیم
سکینه مادربزرگ بود
جمشید میشاشید به سرهنگیاش
و من که نگاه میشدم
به آسمان پیش از انقلاب
به تلویزیون بلر
به پنجاهوپنج سالگیام
یک معلم با حقوق ماهیانهی خود پنج اتاق میساخت یک خانه
حیاط دارد
باغچه دارد
رازقی گل داد:
آن غارتگر گلوها نیامد
بابا نان داد
مردهشور این زندگی را ببرد
آن مرد آمد
آن مرد با عینک آمد
آن مرد انار را کشت
دارا را کشت
آهو را کشت
سارا را کشت
پلکهای کاملن فارسی مرا کشت
و من از ترس
ترسی که پا کشیده است در من
خروس را دانه
آب
و چهل مرغ دادهام
که چند خروسخوان بخواند شب
هر شب
و من از ترس مرگ
بیدار میمانم
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه