شعرهایی از روزبه کمالی


شعرهایی از روزبه کمالی نویسنده : روزبه کمالی
تاریخ ارسال :‌ 6 مهر 04
بخش : شعر امروز ایران

 

 

 

 


روزهایِ پشتِ روزهایِ
                                      

برایِ روزهایِ پشتِ روزهایِ پشتِ روزهایِ پشتِ روزهایِ پشتِ روزهایِ پشتِ روزهایِ 
پشتِ روزهایِ 
طوری که چشم می‌رود بالا
از فرقِ سر قدم می‌رود به تماشا
پا زیرِ طبلِ حرف‌هایِ مصارفِ دیگر 
صبرِ منحرف صبر میکنه
رمان میخونه
میگه شعر مالِ این حرفا نیس
هست واقعن هس
این‌جور حرف‌ها برایِ مصارف‌ِ دیگر
برایِ روزهایِ پشتِ روزهایِ پشتِ روزهایِ
این حرف‌ها را کنار گذاشتن
برایِ روزهایِ پشتِ روزهایِ پشتِ روزهایِ
متن همین‌طوری تموم نمیشه
صبرِ کسی که صبح صبح
در کفِ دست آتشِ برقی 
نورِ قرمز
فضا را در خود قرمز
حالا سرک‌کشان از نورِ نورپاش
این‌جور حرفا اصولن
برایِ مصارفِ دیگه‌ 
جوری هنوز را ها کردن
یه‌جور حسنِ تصادف
لغت‌ها با ترازِ خمیده
طوری که چشم می‌‌ماند بالا
برایِ روزهایِ پشتِ روزهایِ پشتِ روزهایِ
این حرفا
کنار گذاشته شده‌
متن همین‌طوری تموم نمیشه

 

 


مهره‌یِ اول 
                                      

چی پشتِ در این‌پا آن‌پا 
لباسش نفسش چارچوب 
چشم در زنگ و انگشت تا چشمی
 پیش که بیاید
پیش آمده 
قبل‌ رویِ زنگ 
در می‌شود درِ ناگهان
چیزها درزِ فرورفتگی دیوارِ راهرو 
 سر بالش می‌رود وُ بیرون 
 نمی‌آید وُ فرو 
بالشِ خواب بال بال
گم می‌شود و نمی‌‌‌شود
قطره‌یِ عرق
یکمین دانه 
بیخ ِ ساقه‌یِ مو 
با گردن
چون خاک
چون پوست 
بر مهره‌یِ اول

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :