شعرهایی از ترزه فایق
ترجمه بابک صحرانورد

تاریخ ارسال : 28 اسفند 03
بخش : ادبیات کردستان
ترزه فايق 5 نوامبر سال 1972 در سليمانيه عراق متولد شده است. تحصيلاتش را تا مقطع ديپلم در همانجا به اتمام رسانده و ليسانس خود را در دانشگاه «صلاح الدين» اربيل در دانشكده ادبيات رشته جغرافيا به سال 1995 اخذ كرده است. نخستين مجموعه شعر مستقل او با نام«من باشم يا که نه»سال 2009 منتشر شده. دومين مجموعه او با نام«در سقوط من، بال هايم آسمان را وزاند» دراربيل منتشر شده است. سال بعد به همراه چنگ (تارا جاف)، تعدادي از سروده هايش را برای مخاطبين قرائت كرد. با نشريات كردی زبای چون رامان، آينده، كردستان نو، هولير همكاری کرده است و در زمينه روزنامه نگاری نيز بسيار فعال بوده و سال 2009 از كشور ايتاليا به كارگاه مشهوری دعوت شده.
رنگ ها به همراه عشق می کوچند
فصلی تنها، از مادر زاده نمی شود، از من می آید و می زايد
چرا که تنها فصل من است.
فصلی سياه بر سپيد های يك كفن
كه جسم بي جان زنی مهربان را دربرگرفته
عقل را دريافته و
هماندم خود را كشته.
چكه چكه
بر گذشته سپيدم می بارم
بر هيچ و پوچ می بارم
بر زنی فرشته سان.
پس وقنی چشمش به خود افتاد
در آينه
خود را كشت.
خدانگهدار خاك
ديگر انگشتانم شانه هایت را لمس نخواهند کرد
اشک ها: باران است( نگاه كن،
زنده بودن حتی در عمق شعر هم
تصويری چه اندازه مستهلک است!)
لذات من، سيلابي از سرشك و جنگ و عصيان است
به عمق تو سرازیر می شوم
و آنچه تازه است،
تنها من هستم در عمق جانت
در تو جوانه می زنم، می دانم
چرا باید ناخن هايم درشانه هایت مدام فرو رفته باشند.
لینک کوتاه : |
