شعرهایی از بابک ولی پور
تاریخ ارسال : 18 اسفند 91
بخش : شعر امروز ایران
1
بر گور تکوین
فاتحه ای از فردا بخوان
تا این دسته ای بی قصد
تقدیر سنگ را
آرام تر بفشارند .
2
حالا دیگر نیست ایم
من و آن کرم
که از پرواز گفتیم
او به پرنده و
من به خاک رفت
3
آینده فراموشمان کند
کوچه ها نیمه رهامان
سپیدِ حافظم
فالم
شد
رگ ریسمانِ دارم
قطره
قطره
می چکم از لبت
باد خاکسترم
بقای عمر باد
در گور خودم را بگریم
تو فاتح بلندترینِ کفش ها
_جاپای برف سرد نگاه_
راه راه پیرهنم
آواره روزگارت کرد
شعبده
شکنجه
شناسنامه
صلیبِ بودنم را تا ساعت سکته بر دوش
با لحظه عکسی گرفتم مُردم
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه