شعرهایی از «محمد کُردو» / برگردان : بابک صحرانورد


شعرهایی از «محمد کُردو» / برگردان : بابک صحرانورد نویسنده : بابک صحرانورد
تاریخ ارسال :‌ 22 فروردین 90
بخش : ادبیات جهان

 «محمد کُردو»

کوتاه سروده ها

(شعر معاصر کردستان عراق)

ترجمه: بابک صحرانورد

«محمد کردو» سال 1971 در سلیمانیه عراق متولد شده است. از سال 1984 نوشتن را به شکل جدی آغاز کرده. نخستین شعرش در 1988 منتشر شده و اولین دفتر شعرش سال 1991 به چاپ رسیده است. برای سه دوره جایزه دوم در نقد ادبی را از جشنواره گلاویژ نصیب خود  کرده است. سردبیر ماهنامه ادبی هه نار « انار» و مسئول انتشارات«سلیمانیه» نیز می باشد. تا کنون دوازده جلد از آثارش به چاپ رسیده که به ترتیب سال چاپ عبارتند از:

*دلشوره ی درون، مجموعه شعر جیبی، 1991

*آواز قلعه، با همکاری دیگران،1992

*زمزمه ی دل، مجموعه شعر جیبی، 1998

*افسانه پائیز، شعر ، 2000

*زمزمه ی درون، شعر ، 2001

*زنی می میرد و مردی با چراغ نمی آید، شعر، 2005

*در جستجوی شعر و متفاوت بودن، نقد ادبی،2006

*لاله زار کلام، مجموعه نقد و بررسی ادبی،2007

*از اراده ی مرگ به اراده زندگی و دنیای رویاهای شکوهمند، نقد، 2008

*ژنرال عشق، شعر ، 2008

*زیبایی و تفاوت، نقد ادبی،2009

*عطر خوشبختی، شعر ، 2010

 

تنهایی

 

نخستین روز از چله ی زمستان است

و دنیا چه سرد و چه غمناک است...

و قمری چه پر سوز و گداز

می خواند

نه، که او پر سوز و گداز می نالد

شاید که او

مانند من تنهاست...!

 

گور

 

مادری ست جگر آور

که هرگز

فرزندش را از یاد نخواهد برد

خانه ای ست  بی کابوس

چه خوب

کسی نیست

تا اشغالش کند.

 

زبان

 

از آن هنگام که من زندگانی را زندگی کردم

او در لانه ی دهانم

جا خوش کرده است

اما

آنگاه که من احساسش می کنم مال من است

با لبان نرم و خوش طعم ات می مکیش.

 

کفن

 

چرا این روز برایت روز فرخنده ای نباشد؟

آنگاه که نفس تهی می کنی

همه ترا از یاد خود می برند

و اطرافت خالی

ولی او در آغوش می فشارد ترا

و با تو نیز می پوسد

و خاک زمین می شود.

 

گورستان

 

با درخت و

سنگ و

خاک اش

مثل اینکه خانه ی خداست

هر کسی که رد گام هایش تا به آنجاها رسیده

او نیز در اعماق قلب خود جایش داده است.

 

فرهاد

 

-اگر باز زنده شود

چه خواهد کرد؟

-پس از آنکه

زمان های زیادی را به دنبال عشقش شیرین خواهد گشت

و او را  چون نبیند

آرزوی مرگ دیگر را

در خود زنده خواهد کرد...!

 

لب اش

درختی

لطیف و

نازک

و بی نقص است...

که در فصل عشق ورزی

بوسه می گیرد...!

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :