"ترانه های سرزمین مادری" سروده سروش محبوب یگانه / منصور خورشیدی

تاریخ ارسال : 4 آبان 89
بخش : بررسی کتاب
ترانه های سرزمین مادری
منصور خورشیدی
مجموعه شعر : روز های بی فردا
شاعر : سروش محبوب یگانه
انتشارات : حرف نو
سبک و شیوه ی تفکر شاعر باید به گونه ای باشد که تمایلات ذهنی او دید تازه به جامعه عرضه کند . و در ارائه ی تصویر ها و معماری کلام در ساختمان شعر ، مخاطب را به حیرت وادار کند .
خیال و جادوی واژه ها در جوهر شعر اگر به تکوین برسد . زیباشناسی شعر خلق می شود و چهره ی دیگری از شعر ایران به جهان صادر می شود .
رابطه ی زبان با پدیده های پیرامون ، شکلی از شعر را برابر شاعر می نشاند که ارجاعی به درون خود داشته باشد رجعتی آگاهانه به سمت اشیا ، او را از واقعیت زبانی دورمی کند . و زمینه را برای کشف برخی پدیده ها جهت ابراز معنا آماده می سازد و شاعر در این نوع از جست و جو ها نباید فرم شعر را نادیده بگیرد .
گره خوردگی واژه ها ، تخیل و موسیقی شعر موجب هماهنگی بین فرم و درونمایه ی شعر می شود . خلق حادثه در شعر ، عینی باشد یا ذهنی ناشی از تجربه های شاعر جهت انتقال مفاهیم است . تصرف ذهنی شاعر برای برقراری ارتباط با عناصر و پدیده ها ی موجود بستگی به حوزه ی فرهنگی و وسعت دیدگاه او دارد .
زبان شاعر به تنهایی زمینه را برای درک مفاهیم گسترده تر آماده می کند . این امر در صورتی محقق می شود که هماهنگی بین فرم و محتوای شعر وجود داشته باشد .
عوامل احساسی اثر گذار در ذهن شاعر ، با انگیزه های بیرونی و درونی ، واکنش مستقیم شاعر در ارائه ی شعر است .
این بی کرانگی جاده / که سفید و مایوس می گذرد /
از امتداد بودن من / تا اکنون ؟ / این انبوه درختان /
که مِه آلود می گذرد / از گذرگاهی که پایانش /
نه دریاست / و نه / سکونت گاه انسان
شعر : 4
جلوه های متنوعی از شور و شوق عاطفی که در برخورد با اشیا ، از خود بروز می دهد . دریچه را برای ترسیم تصویر های بصری باز می گذارد .
ثبت زمان و مکان در پای شعر ، نشان دهنده ی همین تجربه های دیداری است . این حقیقت در تضاد با سفر های ذهنی در شعر شاعر خود را نشان می دهد . و دارای ظرفیت اندک در خلق تصویر های ذهنی و تخیلی است .
تصویری اگر باشد شباهت احتمالی است . که از امور عاطفی و حسی ، صادر می شود .
شب / بی ستاره شد / آینه وار / چشم ها / تماشا / تو سنگ انداختی / من / گریستم
شعر : 2در چنین فضایی کارکرد کلمه تک بُعدی خواهد بود . و مصراع ها در شیوه ی معمول به دور از استعاره و مجاز برای پُر کردن سطر ها یکی پس از دیگری می آید .و مانع پیش روی زبان در زوایای مختلف می شود .
من باشم / کلاغ باشد / درخت تبریزی باشد / در امتداد این /
روز بی حوصله / تو ، هم باشی / برف باشد / رد پا باشد /
خدا باشد / ترانه های سرزمین مادریم باشد / تاریخ باشد
شعر : 5
شاعر باید در گذر از ظاهر به سمت باطن و از حقیقت به سمت مجاز و از تشبیه به سوی استعاره تلاش گسترده ای از خود بروز دهد تا ذهن را از ساده نویسی دور کند .
سرم گیج می رود / داری مدام / دور سرم / چرخ می زنی /
بس است / پهلو بگیر
شعر : 26
وقتی شاعر اشیا و پدیده های پیرامون خود را عنصر غالب در صورت های مختلف شعر می کند ، حضور طبیعت در تر کیب های وصفی و اضافی جلوه های خود را بیشتر نشان می دهد . نمونه ها :
خطوط موازی ، کرامت مسیح ، اعتصاب زرد ، انسان نا آرام ، حرف های تلخ ، خواب شیرین، دریچه های تاریک و آوردن فصل ها از پائیز تا زمستان ، نشان دهنده ی تلاش شاعر در ثبت تصویر های دیدنی ( مرئی ) است . و قصد ندارد گریزی به آن سوی تصویر بزند . تا تلاش ذهنی گسترده ای را از خود به جای بگذارد .
پائیز / شکل / ترانه ی بی سرزمین است /
زمستان / کول پشتی سفید / بر پیکره ی زمین /
بهار / سرزمین رویاهای جاوید است /
تابستان / رنج نامه ی / گناهان انسان است /
شعر های 11 – 12 -13 – 14
تلاش شاعر همه آن است که عواطف انسان را تحت تاثیر شرایط مجاب کند . هر تلاشی در محور افقی خیال برای ثبت تصویر های بصری صورت بگیرد طبیعت خود را از دست می دهد . و تا همیشه شاعری متوسط باقی می ماند . چون نمی خواهد به جهان آرمانی شعر راه پیدا کند .
اگر تناسب و هماهنگی بین مصراع ها باشد در یافت مخاطب از شعر شکل دیگری پیدا می کند .در این صورت برحسته ترین نوع صورت خیالی ( ایماژ ) در شعر ، استعاره های کنایی ( تشخیص ) است . که می تواند زمینه را برای یک تحول ذهنی آماده کند .
در روز های بی فردا / دریای پیر / از جاودانگی موج ها می گوید .
شعر : 23
عناصر بی جان وقتی صفات و احساسات انسانی را می پذیرد ذهن شاعر را اندکی از مفاهیم معمول دور می کند . حتی می تواند تازگی و طراوت زبان امروز شعر را شکوفا تر از پیش گسترش دهد . و رابطه های دیگری خلق کند که دامنه ی نفوذ شعر را با انتخاب مناسب ترین کلمات و ترکیبات در موقعیت جدید نشان دهد .
در خاطرات باران / ابر تکرار می شود / در خاطرات جنگل / درخت / در خاطرات من / تو تکرار می شوی
شعر : 20
مفاهیم ذهنی و غیر محسوس در شعر ، بارزترین عامل شباهت میان دو سوی تصویر است . چه در طول شعر پراکنده شوند ( محور عمودی ) و چه در عرض شعر ( محور افقی ) فراتر از این دو ، اگر تجمع تصویر ها در کل شعر ( قطعه ) پراکنده شود نتیجه چیز دیگری خواهد شد .
حتی برخی کمبود های زبانی به طور محسوس از بین می رود . و امکان تعبیر در آن بیشتر می گردد . و مفاهیم جدید تری از دریافت های شاعرانه به ذهن القا می شود . با این کشف ناگهانی انگیزه ی شاعر برای سرودن قدرت می گیرد و شکل درونی شعر دگرگون می شود .
و گرنه شاعر در همان سطحی می ماند که ضد غایت شعر است . چون حرکت هماهنگ برای بیان مقصود شکل نگرفته است .
قدرت شعر در انتقال آن به مخاطب نهفته است . اگر رابطه ها دقیق، عمیق و چند بُعدی شود . صدا و ریتم کلمات به درستی عرضه گردد . و هماهنگی در اجرای کلمات وجود داشته باشد . می توان امید داشت که یک مجموعه شعر جای خود را در قفسه پیدا کند .
تو در امتداد تو / از من عبور می کنی / ابر های بهاری /
باران را / صاعقه می زنند
شعر : 20
تنها تر از تنها یی/ در انتظار ترانه ای برای بودن /
هنوز زندگی در تکاپو است
شعر : 19
همیشه خاطرات / نظم هندسی ذهن را / به هم می زنند /
بعد کمی سکوت / حالا بیا فصل را عوض کنیم
شعر : 16
شاعری که در آستانه ی آفرینش شعر به دنبال تنوع موضوعی باشد . نقش کلمات و ترکیبات در اثر او از جوهر شعر بی بهره می ماند .
هر اثر هنری مجموعه ای از تخیل ، زبان و کیفیت بیان جهت ثبت وقایع اطراف است . شعر اما رستاخیز واژگان و معماری کلام است که فراتر از تثبیت وقایع به دنبال توسع زبانی است . و فراتر از معانی در پی درک روابط درونی در ساختمان شعر برای برجسته کردن نماد و نشانه ها در فرم شعر است .
تیر ماه 1388 - خورشیدی
لینک کوتاه : |
