تاملی در آئین نوروز
مولود جهانی


تاملی در آئین نوروز
مولود جهانی نویسنده : مولود جهانی
تاریخ ارسال :‌ 29 اسفند 95
بخش : اندیشه و نقد


برگزاری آئین ها و جشن ها، از اعصار کهن بر مفهوم زمان استوار بود و بدین ترتیب انسان ها از دیر باز، زمان را به دو دسته زمان های مقدس و نا مقدس تقسیم می کردند. در زمان مقدس که بر مبنای دوره های ماهیانه، فصلی و یا سالیانه اتفاق می افتاد،‌افراد به برگزاری اعمال و آئین ها  و یا باز ساختن صحنه های وقایع دور دستی که توسط خدایان در آغاز خلقت انجام یافته می پرداختند و تلاش می کردند در این هنگام با همانند سازی با قهرمانان گذشته خود به اصل و منشأ خود باز گردند. در مقابل زمان های نامقدس به دوره هایی گفته می شد که افراد طی آن به گذران امور عادی زندگی خود می پرداختند(2).
به این ترتیب زمان های مقدس به افراد اجازه می داد تا زمان های نامقدس و خطاهای فردی و اجتماعی خود را پشت سر گذاشته و به آغازی نو بیاندیشند(2).
نوروز از آئین های سالیانه ای است که با زمان تحویل خورشید به برج حمل یا نقطه اعتدال بهاری برگزار می گردد. اعتدال ،‌شاید کلیدی ترین مفهوم در آئین باستانی نوروز باشد. اعتدال درحرکت اجرام آسمانی، اعتدال در طبیعت و اعتدال در مضامین اخلاقی همراهان و دلایل برگزاری آئین نوروز هستند. در این مقاله آئین نوروز از دو جنبه اسطوره ای محض و اسطوره های کشاورزی  مورد بررسی قرار می گیرد.
نوروز در اساطیر:
نوروز از منظر اسطوره ای بیش از هر چیز با نام جمشید ، پادشاه اسطوره ای ایران زمین پیوند دارد. تاجگذاری جمشید و به پرواز درآمدن تخت پادشاهی توسط جن و شیاطین درنخستین روز ماه فروردین صورت گرفت. جمشیدبه فرمان خداوند برای غلبه بر ابلیس به سوی جنوب رفت، بر دیو غلبه کرد و اعتدال و برکت و فراوانی دوباره به زندگی مردم برگشت. جم در زمان بازگشت هم چون آفتاب بر مردم طالع گشت. بطوریکه مردم در این هنگام دو آفتاب در یک روز مشاهده کردند. در این روز هر چیز تازه گشت و به این دلیل نام این روز را روز نو یا نوین گذاشتند. به برکت این روز هر شخصی در طشتی جو کاشت. رسم کاشتن سبزه( غلات) در روز نوروز از این زمان در بین ایرانیان به یادگار باقی مانده است. چگونگی کیفیت رویش این غلات بیانگر خوبی یا بدی زراعت در آن سال بود. هم چنین به دستور جمشید در آن روز تمام گورستان های کهنه خراب و گورستانهای تازه بنا کردند. نوروز را، هم چنین، نخستین روز مظالم نیز می نامند چرا که بزرگان و علمای ایران زمین،‌عدل و داد را  بعنوان ضامن بقا و پایندگی پادشاهی جمشید بیان کردند، پس، جمشید ازآنها خواست نخستین روزی که دست به ظلم برد به نزد وی رفته و آنچه عدالت است در حق او انجام دهند(6).
هم چنین بر طبق روایات در چنین روزی هنگامی که خورشید به اعتدال ربیعی رسید، جمشید پس از تاجگذاری و ایراد خطبه ای اینچنین: " ما در مقابل همه این نعمت ها با رعایا عدل و نیکویی می فرماییم"، یک شبانه روز به عبادتگاه رفت، به ستایش یزدان و زاری پرداخت و از در گاه ایزد طلب کرد تا در روزگار او آفات(‌از قحط و وبا و بیماری و رنجها از جهان برداشته شود(6).
نوروز از منظر اسطوره کشاورزی:
از زمان انتخاب سبک زندگی یکجا نشینی، انسان ها بیش از هر چیزی  کشاورزی و تغییرات فصلی وابسته شدند. در نتیجه، تغییرات فصل ها و آغاز زمان آمادگی زمین برای رویش اهمیتی روز افزون در زندگی انسان پیدا کرد. بدین ترتیب به منظور تبیین تغییرات فصول، اسطوره های کشاورزی ایجاد شدند و آئین هایی برای پاسداشت این اسطوره ها در بین مردم رواج یافت. بدین ترتیب نوروز که به معنای زمانی برای آغاز دوباره و پشت سر گذاشتن بدی ها و تیرگی هاست، به شکلی متفاوت و از طریق اسطوره های کشاورزی و باززایی طبیعت در آغاز سال نو، به حفظ جایگاه خود در میان مردم پرداخت.
یکی از مشهورترین تجلی های آیین های مربوط به بهار و باززایی، ‌اسطوره الهه باروری و ایزد گیاهی است. چنانکه گفته شد مبنای این اسطوره جستجوی پاسخ یا توجیهی برای مرگ گیاهان در زمستان و تولد دوباره آنان در فصل بهار است. شاید انسان روزگار اساطیر تولد دوباره گیاهان در بهار را ناشی از ازدواجی مقدس می دانسته است. در اساطیر پیمان زناشویی آسمان و زمین منجر به آفرینش موجودات می شود و این آفرینش اساطیری اغلب در فصل بهار و ابتدای سال انجام می شود. بارز ترین ویژگی گیاهان چرخه حیات است. در بسیاری از مهرها و سفالینه هایی که از دوران پیش از تاریخ بدست آمده گیاه که نمادی از رویش و برکت و زایش دوباره است از شانه ها و دیگر اندام های الهه روییده است. گیاه پرسیاوشان نیز که از خون سیاوش می روید باید بازمانده اعتقاد به ایزد گیاهی شهید شونده باشد که با رفتنش به زیر زمین موجب خشکسالی می شود و بازگشتش باعث سرسبزی و برکت است بدین ترتیب، سیاوش،‌ به عنوان ایزد گیاهی در ایران باستان و نمادی از خدای شهید شونده، هر سال قبل از آغاز سال نو کشته شده و در ابتدای سال با کین خواهی کیخسرو رستاخیز می کند. ایزدی که رفتنش به زیر زمین موجب خشکسالی و مرگ طبیعت و بازگشتش نوید بخش سرسبزی و برکت است(3 و4). اینجاست که آیین سوگ سیاوش با آیین یادبود فروشی ها یا فروهر مردگان پیوند می خورد(1).
فروهرها به عنوان نگهبانان تمامی موجودات مادی و غیرمادی اعم از انسان ها، نیکی، دادگری و ... هستند که بر مبنای آیین مزدیسنایی در سه هزاره دوم عمر جهان و به عبارتی در ششمین گاهنبار آفرینش، به خواست اهورا مزدا، قالب مادی یافتند و در پی آنها جهان مادی ایجاد شد.این نزول در 5 روز آخر سال صورت گرفت. فروهر انسان ها پس از جدا شدن روح از هیولای مادی، به عالم بالا می رود، اما در عالم بالا همواره در ارتباط معنوی با هیولای مادی خود است و در پایان هر سال، برای سرکشی از بازماندگان هیولای مادی خود نزول می کند و از خوشی و شادمانی،‌راستی و درستی، دینداری و پهلوانی،‌خیر و برکت،‌ثروت و شوکت بازماندگان خود شادی می کنند و آنان را برکت می کنند. از این روست، که جشن نوروز را، که جشن پایان سال و جشن آغاز سال است،‌جشن فروهر ها،  و جشن فروردین یا آفرینگان نامیده اند(5).
اعتقاد به نزول فروهرها در پایان هر سال سبب شده است،‌ که ایرانیان باستان و زرتشتیان، هر سال پنج روز پیش از پایان سال، به خاطر ششمین گهنبار و پنج روز پس از پایان سال به خاطر پنجه کبیسه،‌ جمعأ ده روز میزبان فروهر ها باشند(5).
مراسم آفرینگان، که به استقبال از روان درگذشتگان بر گزار می گردد دربرگیرنده نماد ها و مفاهیم بسیاری است.  زمین به عنوان نماد امشاسپند سپندارمذ، سفره و پذیرای مهربان و فروتن همه گیاهان، ‌میوه ها، نوشیدنی ها، و خوراکی هاست. در هر مراسمی که برای فره وشی درگذشتگان بر پا می شود برای استقبال از روان درگذشته،‌ سفره ای سپید بر زمین گسترده می شود، با این باور و آرزو که روان درگذشتگان هم چون رنگ سپید این سفره، رنگ لباس سپیدی که بازماندگان پوشیده اند و رنگ سپیدی که بر دیوار و زمین خانه پاشیده شده است، پاک باشد. هفت میوه خشک بعنوان نماد آفرینش گیاهی، چند نوع نان مثل نان آگِنجَه، نان پی پیاز، و نان شیر،‌ شاخه ای از گیاهان همیشه سبز،‌ مانند مورت، سبز کردن دانه به یاد امشاسپند اَمرداد، شیر بعنوان نماد امشاسپند بهمن و آفرینش چهارپایان، گذاشتن تخم مرغ که معمولا به تعداد فروهرهاست، در مراسم آفرینگان بسیار حائز اهمیت است. برافروزی آتش بر بام خانه ها به قصد پاکیزگی و هم چنین راهنمایی فروهرها از دیگر آیین های رایج آفرینگان است. آتشی که امروزه به غلط به آتش چهارشنبه سوری معروف است. ظاهرأ در یکی از شب های پایانی جشن های معروف به فروهرها،‌ جشن آتش از اعتبار خاصی برخوردار بوده است  و این شب به شب سوری معروف بوده است(5،‌ 7 و 8 ).
سخن پایانی اینکه،‌ جشن باستانی نوروز چه از منظر اسطوره ای، چه از منظر کشاورزی و چه آئین های دیگر از عهد باستان رایج بوده است. این مراسم از روزگاران باستان در فلات ایران برگزار و از پس قرن ها توسط ایرانیان گرامی داشته شده است و از پس این سال ها به ما رسیده است.

                                                                                       اسپند 1395


منابع :
1)  ادریسی مهری. آیین سوگ سیاوش در نوروز،‌ پیک نور،‌ سال دوم(‌ 1383) شماره 2.
2)  بهار مهرداد. جستاری چند در فرهنگ ایران، انتشارات فکر روز (1376) چاپ سوم
3)  حصوری علی. سیاوشان،‌ نشر چشمه (1387) چاپ سوم
4)  خجسته فرامرز؛ حسنی جلیلیان. تحلیل داستان سیاوش بر بنیاد ژرف ساخت اسطوره الهه باروری و ایزد گیاهی. مجله تاریخ ادبیات(1390‌‌) شماره 3/64.
5)  رجبی پرویز. مجله چیستا (1361) شماره 8
6)  صدیقیان مهین دخت. فرهنگ اساطیری – حماسی ایران به روایت منابع بعد از اسلام (1375). پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. جلد اول
7)  گشتاسب فرزانه. تأملی در آداب و رسوم زرتشتیان ایران. دو فصلنامه علمی- پژوهشی پژوهشنامه ادیان. (1391). سال ششم. شماره دوازدهم

8)  ولی وهاب. بصیری، مهتاب.ادیان ایران باستان .پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. جلد سوم (1379)

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :