بهترین کتابِ سالِ 2000:
آخرین سامورایی نوشتهیِ هِلِن دِویت
تاریخ ارسال : 20 اسفند 97
بخش : معرفی کتاب
بهترین کتابِ سالِ 2000: آخرین سامورایی نوشتهیِ هِلِن دِویت
بهترین کتابِ سالِ 2000 ارتباطی به فیلمِ ضعیفِ سالِ 2003 با همین نام (با بازیِ تام کروز) ندارد، هر چند که اگر کسی عنوانِ مشابهشان را بشنود فرض را بر این میگذارد که فیلم از داستان الهام گرفته است و یا اگر عنوان در گوگل وارد شود این نوشته در ویکیپدیا ظاهر میشود: «این مقاله پیرامونِ یک فیلم است. برایِ رُمانی غیر مرتبط، صفحهیِ آخرین سامورایی (رُمان) را ببینید». زمانی که بهترین کتابِ سالِ 2000 منتشر شد، بیش از صدهزار نسخه از آن به فروش رفت و نامش در لیستِ اوّلیهیِ نامزدانِ جایزهیِ ادبیات داستانی زنان3 قرار گرفت. امّا زمانی که من ‑ حدودِ سالِ 2011 ‑ با رُمان آشنا شدم، نسخهها در همهیِ کتابفروشیها تمام شده بودند و باید کتاب را سفارشی برایتان چاپ میکردند.
بهترین کتابِ سالِ 2000، آخرین ساموراییِ هِلِن دِویت، دربارهیِ خاستگاههایِ مبهم و گوهرهایِ فراموششده است. این کتاب رُمانیست از دو جستجویِ رقابتطلبانه که دو راویِ رقیب آن را بیان میکنند. اوّلی سیبیلا4 است، مادرِ جوان و باهوشی که با تهیدستی در لندن زندگی میکند و برایِ اینکه شخصیتی از پدری خوب برایِ پسرش لودو1 تجسم کند تصمیم میگیرد او را با فیلمِ هفت ساموراییِ آکیرا کوروساوا بار بیاورد، فیلمی که برای سیبیلا تجسمیست از بهترین نوعِ مردانگی. اما لودو، مانندِ همهیِ بچهها که خواهانِ محبّت و توجّهِ مادرشان هستند، پیوسته روایتِ سیبیلا را بر هم میزند. لودو همچنان که بزرگتر میشود، بیانِ جذّاب، پراکنده و زودهنگامش غالب میشود. روایتِ سیبیلا در سکوتی شوم ناپدید میشود. جستجویِ دوم زمانی آغاز میشود که لودو به امیدِ نجاتِ مادرش از اندوهِ تدریجی، دنبالِ چندیدن شخصیت پدرانه میرود.
نخستین بار که در سالِ 2011 آخرین سامورایی را خواندم تحت تاثیر قرار گرفتم. صفحاتِ کتاب بسیار پُرمحتوا بودند ‑ غریبگیِ عشقِ مادرانهیِ سیبیلا؛ ارادهیِ جسورانهیِ لودو؛ رگهها و آموزههایی از یونانِ باستان؛ کَند و کاوِ کوروساوا و ساموراییهایش – حتّا وقتی که درونمایههایِ دِویت به خودیِ خود غمناکاند، این پُرمایگی خود نوعی دلگرمیست. رُمانی که خواندم حقیقتِ واقعی و حزنانگیزِ هنر را مینمایاند: این رُمان بیشتر در فضایِ نابسامانیِ شغلی ]نویسنده[نوشته شده و در سکوت به پایان رسیده بود ولی باز هم میتواند زندگانیای را رهایی بخشد. بهترین کتابِ سالِ 2000 نشان داد که، درست همزمان با آغازِ هزارهِیِ جدید، یک رُمان میتواند و باید بتواند چیزهایِ جدیدی را با صورتهایِی جدید بنمایاند. بعید میدانم که تا دههی دیگر بتوان اثری مانند این را مشاهده کرد، امّا مشکلی نیست – الان هم میتوانید یک نسخهیِ سفارشی از کتاب را داشته باشید.
نوشتهی آن مَدوز ((Anne Meadows،عضو ویراستارانِ مجلهیِ Grantaو Portobello Books.
ترجمهی احسان نجفی
منبع: Granta
عنوان اصلی مقاله: BEST BOOK OF 2000: THE LAST SAMURAI BY HELEN DEWITT
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه