بازخوانی پرونده گروگان گیری این چند روز پیش

صفحه اول
پرینت پیامکهای تلفن همراه گروگانگیر؛ مورخ 19/6/96
«نسیم هنوز قهری؟»
«قهر نباشم؟ یه ساله نامزدیم. آقام و ننم از بس سرکوفت می زنن دارن منو می کشن»
«دیگه نگران نباش دارم پول عروسیمونو جور می کنم»
«کاشت مو. مشاوره رایگان. فقط دو میلیون تومان. مشاوره رایگان با ارسال عدد 5 به همین شماره»
«الکی می گی، توی دخترهای ده انگشت نما شدم. هی می گن خاک تو سرت با این شوهر کردنت پول نداره برات عروسی بگیره»
«گوه خردن که می گن، به اونا چه مربوطه؟ ترشیدا!  وقتی برات عروسی گرفتم دیگه خفه می شن»
«از ای حرفا زیاد زدی با کدوم پول»
«نمایشگاه مبل و لوستر. در محل نمایشگاههای بین المللی اراک. بازدید: هرروز عصر ای 15 تا 21»
«به حضرت عباس جورمی کنم، پس فردا پول حاضره فردا می رم شهر»
«از کجا نکنه گنج جستی؟»
«حالا بماند، وقتی با پول از شهر ورگشتم می فهمی»
«نکنه وام ازدواجمون جورشده؟»
«جواد چرا جواب نمی دی؟ بازم شارژت تموم شد؟»

صفحه دوم
پرینت پیامکهای تلفن همراه گروگانگیر؛ مورخ 20/6/96
«جواد کجایی؟ چرا جواب گوشیتو نمی دی»
«امروز سرم شلوغه، تو شازندم، حالم خوبه، زنگ نزن تا خودم بهت زنگ بزنم»
«دوست داری همیشه بخندی؟ با نصب اپلیکیشن خنده خنده هر روز جکهای جدید بخون. فقط کافیه عدد یک رو به همین شماره بفرستی.»
«آخه تو شازند چی می کنی؟ دلواپس شدم»
«گفتم می یام برات می گم، نه زنگ بزن، نه پیامک بده گوش کن»
«آخه چرا زنگ نزنم؟ چرا پیامک ندم؟ مگه می خوای چکارکنی؟»
«همین که گفتم. چرا گوش نمی کنی؟ دیگه پیامک نده. زنگ هم نزن. بذار حواسم به کارم جمع باشه.»

صفحه سوم
پرینت پیامکهای تلفن همراه گروگانگیر؛ مورخ 21/6/96
«جواد کجایی؟»
«جواد حالت خوبه؟»
«تور استامبول، آنتالیا، ارمنسان، با کمترین قیمت. نقد و اقساط»
«چرا هرچی زنگ می زنم جواب نمی دی»
«دارم از نگرانی می میرم خوب یه چیزی بنویس یا جواب بده»
«جواد کجایی؟»

صفحه چهارم
دورنگار فرماندهی ناجای شازند: مورخ20/6/96
از فرماندهی ناجا شازند 
به: فرماندهی محترم استان مرکزی
سلام علیکم
به استحضار می رساند در پی اعلام مردمی به مرکز پیام 110 مبنی بر یک فقره آدم ربایی، به منظور بررسی صحت و سقم ماجرا یک واحد گشت به محل اعزام و مشخص شد که موضوع صحت دارد و جوانی به نام جواد رودجانی اقدام به گروگانگیری پیرمرد و پیرزنی در منزل مسکونی شان کرده است و در عوض رهایی آنها از فرزندانشان درخواست بیست میلیون وجه نقد نموده است. مراتب جهت دستور و اقدام لازم و فوری به استحضار رسید. در حال حاضر واحدهای گشت انتظامی به طور نامحسوس در اطراف محل گروگانگیری حضور و اوضاع را در کنترل دارند.
سرهنگ دوم پاسدار عماد امین آبادی
صفحه پنجم
درونگار ارسالی از دفتر فرماندهی ناجا؛ مورخ20/6/96
  از: فرماندهی ناجا استان مرکزی
به: فرمانده عملیات میدانی گرونگانگیری شهر شازند
 پیرو هماهنگی های شفاهی به اطلاع می رساند؛ با توجه به ضرورت جلوگیری از اغتشاش افکار عمومی و به دلیل تبعات بد تبلیغاتی و اجتماعی عمل شنیع گروگانگیری بر ضد جامعه اسلامی و با توجه به دستور مقام قضایی، لازم است هرچه سریعتر نسبت به پایان ماجرا اقدام لازم صورت گیرد. لازم به تذکر است که اگر اقدامات مشاوره ای و نصیحتی نتیجه ای ندارد با اولیت حفظ جان گروگانها اقدام به عملیات نموده و نتیجه را سریعا به این مرکز ارجاع نمایید. 
سرتیپ دوم بهمن چگینی
فرماندهی ناجا استان مرکزی 

صفحه ششم
گزارش افسر میدان عملیات
در ساعت چهار بعد از ظهر مورخ  20/6/96 به واحد ویژه عملیات مرکز اعلام شد که در شهر شازند یک مورد گروگانگیری گزارش شده است. با صدور دستور فرماندهی به همراه یک گروه از نیروهای عملیاتی ویژه به شازند اعزام شدیم و به محض ورود منطقه عملیاتی را از نیروهای محلی تحویل گرفتیم. اطلاعات فرمانده پاسگاه شازند نشان می داد که فرد گروگانگیر جوانی روستایی است که پیرمرد و پیرزنی تنها را در منزل مسکونی شان به گروگان گرفته و از پسران آنها درخواست بیست میلیون وجه نقد کرده است اما فرزندان نامبردگان سریعا به پلیس صد و ده اطلاع داده بودند و منطقه به محاصره نیروهای پلیس درآمده بود. جوان در تماس تلفنی به فرزندان گروگانها گفته بود که در صورت حضور پلیس گروگانها را خواهد کشت به همین دلیل بنده به عنوان افسر میدان دستورات لازم را برای مخفی ماندن نیروهای ویژه از دید گروگانگیر صادرکردم. با گذشت یک ساعت بنا به دستور فرماندهی محترم مرکز اقدام به ارتباط تلفنی با جوان گروگانگیر کردم. متاسفانه جوان به توصیه های اینجانب مبنی بر تسلیم شدن و اینکه مسولان کمک خواهند کرد که مشکل مالی اش حل شود توجهی نکرد. جوان مدام تهدید می کرد و اظهار می داشت که اگر ماموران نزدیک شوند پیرمرد و پیرزن و خودش را می کشد. لازم بذکر است که با بررسی میدانی مسلح بودن جوان به یک قبضه سلاح کمری محرزشده بود. شب حسب هماهنگی و فرموده فرماندهی محترم ناجا استان محاصره منطقه گروگانگیری ادامه پیداکرد و سعی وافر داشتیم که از هرگونه حضور مردم و اطلاع آنها که باعث تجمع می شد جلوگیری کنیم. در طی شب هم تلاش اینجانب و دیگر افسران برای صحبت با جوان و متقاعد کردن او به تسلیم نتیجه ای نداشت. متاسفانه نامبرده اجازه هیچ گونه تماسی را نمی داد و فقط درخواست بیست میلیون وجه نقد می کرد. از طرز رفتار نامبرده معلوم بود که جوانی ساده و رستایی است که فکرمی کند براحتی می تواند با گروگانگیری مبلغ دلخواهش را بدست بیاورد. در سحرگاه 21/6/96 با هماهگی مرکز و دستور فرماندهی محترم، ماموران ویژه اقدام به حمله به گروگانگیر کردند. با رشادت نیروهای دلاور پلیس گروگانها سالم نجات یافتند ولی متاسفانه شخص گروگانگیر با شلیک گلوله کشته شد. با حضور پزشک ویژه و تایید مرگ گروگانگیر جسد برای طی مراحل قانونی به پزشکی قانونی منتقل شد و پایان عملیات به نیروهای حاضر در میدان ابلاغ شد.
سروان حمید حاج ولی 
فرمانده گروهان دوم نوپو

صفحه هفتم
گزارش تحقیقات میدانی مورخ22/6/96
در بازجویی از نزدیکان متوفی به نام جواد رودجانی، نامبردگان از هرگونه قصد او از آدم ربایی و گروگانگیری اظهار بی اطلاعی کردند. البته بعضی اظهار کردند که مرحوم به علت اینکه نمی توانسته بعد سه سال نامزدی، عروسی اش را برگزارکند خیلی ناراحت بوده. ظاهرا خانواده نامزدش اصرار می کرده اند که زودتر عروسی انجام شود وگرنه نامزدی آنها را بهم می زنند. در تحقیقات متاسفانه معلوم نشد که مرحوم اسلحه کمری را از چه کسی خریداری کرده است. البته تجربه نشان می دهد که بعضی از روستاییان به صورت غیر مجاز از این نوع اسلحه در خانه نگهداری می کنند اما با توجه به رویداد پیش آمده مبرهن است که کسی مالکیت اسلحه را به عهده نمی گیرد و تحقیات انجام شده هم نتیجه ای نداشت. نامزد مرحوم هم از قصد گروگانگیری او اظهار بی اطلاعی کرد. لازم به ذکر است که حال دختر اصلا مساعد نبود و مدام گریه می کرد و حرف زدن برایش بشدت سخت و غیرممکن بود. پیشنهاد می شود که تحقیقات بیشتر از نامبرده به روزهای آینده موکول شود. بنا به گفته اهالی روستا مرحوم خیلی اهل دوست و دوست بازی نبوده و فرد زحمت کشی بوده است. وی هر از گاهی برای کارگری به شهر می آمده است و ظاهرا یک بار که برای کارگری به همراه بنایی به منزل گروگانها رفته است با آنها آشنا شده است و به طمع گرفتن پول از پسران گروگانها اقدام به گروگانگیری می کند. البته بدیهی است که روستاییان به دلیل وابستگی قومی به هم و ترس از یکدیگر از دادن اطلاعات دقیق خودداری می کنند. نظر اینجانب این است که مرحوم به دلیل سادگی و ناآگاهی و به دلیل اینکه تحت فشار خانواده خودش و خانواده نامزدش بوده است اقدام به عمل خلاف قانون گروگانگیری کرده است و در این اقدام ناشیانه، کسی مستقیم و موثر با او همکاری نکرده است و تحقیقات بیشتر باعث اغتشاش افکار عمومی روستاییان می شود. موارد برای دستور لازم به حضور تقدیم می شود. 
ستوان دوم 
اسد بردبار

صفحه هشتم
گزارش پزشکی قانونی مورخ21/6/96
در بررسی جسد متعلق به مرحوم جواد رودجانی هیچگونه علایم مبنی بر ضرب و جرح و یا مسمومیت دارویی مشاهده نشد و علت مرگ شلیک جسم فلزی(گلوله) به قلب متوفی تشخیص داده می شود.
دکتر سلیمان نجفی - پزشک کشیک 

صفحه نهم
دستور قاضی بازپرس مورخ23/6/96
با توجه به کشته شدن متهم اصلی و روشن شدن موضوع و انگیزه مرحوم، پرونده مختومه اعلام می شود. امیدواریم که مسوولان امر با اقدامهای لازم زمینه اشتغال و ازدواج جوانان را فراهم کنند که خدایی نکرده شاهد این اقدامهای جنون آمیز نباشیم. 
بازپرس کشیک - قاضی محمد ابریشمی 

صفحه دهم
یادداشت بازخوان پرونده
خیلی حیف شد که جواد کشته شد. اما خوب طاقتش طاق شده بود. اگر کاری نمی کرد، پدر نسیم نامزدیشان را به هم می زد. شنیده بود که نسیم خواستگار پولداری دارد. نمی توانست ببیند که نامزدش را ازش بگیرند. نسیم بعد جواد چند روز بیمارشد. هنوز به خواستگارهایش جواب نداده است. انگار چشم براه است که جواد از شازند برگردد.