کوکبه ای بر شن
بهنود بهادری


کوکبه ای بر شن
بهنود بهادری

((کوکبه ای بر شن))

 بهنود بهادری

 

قاسم هاشمی نژاد در ادبیات معاصر فارسی نامش زیر چتر جریانی قرار می گیرد که اصطلاحا به آن جریان «شعر دیگر» می گویند. او به لحاظ تنوع کار و گستردگی شناخت از ادبیات کلاسیک فارسی و متون عرفانی بی شک شبیه ترین کس از اهالی شعر دیگر به بیژن الهی است. بماند که در کتاب «راه ننوشته» در گفت وگو با علی اکبر شیروانی، بیژن الهی را پیشکسوت خود در شعر می داند و از روی فروتنی و شرافت تاثیر بیژن الهی را بر خود انکار نمی کند .

 

پری خوانی

 


«پری خوانی» اولین دفتر شعر منتشر شده از هاشمی نژاد در اواخر دهه ۵۰ شمسی است. این دفتر شعر به لحاظ ساخت ترکیب کلمات و تصاویر ادامه دهنده جریان شعر دیگر است که در نیمه دوم دهه۴۰ شکل گرفته بود. اصولا شاعران این جریان با بعیدسازی ابژه ها قصد داشتند تا مرکزیت شعر را از ساحتی زمینی به ساحتی معرفتی تغییر دهند؛ حتی در عاشقانه نویسی های شان. نوع نگاه شان متاثر از نگاه هوشنگ ایرانی بود اما در پیوندی با ریشه های نیما یوشیج در سمبولیک کردن ابژه ها. هاشمی نژادتفاوت های آشکاری را با شاعران دیگر رقم زد تا صدای خود را منحصر به فرد کند. تقطیع سریع پلکانی و سطور تک کلمه ای، رفتاری است که در دفتر شعر «پری خوانی» از خودش نشان می دهد. حذف روایت و تصویرگرایی محض و کولاژ کردن این تصاویر بر هم خصیصه شعر اوست. وی با استناد به ادبیات کلاسیک فارسی معتقد بر این بود که این زبان تصویرگراست و روایت به انشانویسی ختم می شود. روایت های اپیزودیک هاشمی نژاد جزئی نگرانه است و تصویری. کاری که در کلیت یک اثر جهت فرار از کلی گویی و انتقال معنای در دسترس نزد شاعران شعر دیگر بارز است. در شعر پیش رو از مجموعه «پری خوانی» یک تصویر ملموس، یعنی دست کشیدن یا گذاشتن بر پیشانی به علت اندوه یا تفکر را در یک اپیزود می آورد و از فیلتر خود عبور می دهد تا ساحت عمومی تصویر را به امری غیرملموس تبدیل کند:«چون پنجه بر پیشانی سفر دادی/ مرا به سینه می سپاری/ مرا به سینه می سپاری/ تا زخم محرابیم شفا نام گیرد». تعلیق میان عشق زمینی و معنویت و حذف یک «تو» مشخص و دل سپردن به طبیعت، کلیت این دفتر شعر را در بر می گیرد. خاستگاه دستگاه زیبایی شناسانه هاشمی نژاد در نوشتن، خوانش های عرفانی او از شطحیات عرفای قرون گذشته است و این محتوا در زیر پوست اشعارش قابل فهم است: «به آموختن خوابی که با تنم قافیه پنهان دارد/ بیداریم را کوتاه کنم». اگر شاعران «موج ناب» در جنوب از کانال شعری هوشنگ چالنگی جهت دریافت و شناخت شعر مدرن فارسی تغذیه کردند، بی شک ردپای هاشمی نژاد را می توان در تقطیع شاعران این موج در دهه ۶۰ مشاهده کرد. در کتاب «پری خوانی» سرنوشت شاعری که آثارش بعد از فوت او دیده شد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت با پیش بینی شاعرانه ای که گویا سرنوشت آوانگاردهای ادبیات ایران است به زیبایی بیان می شود:«تا/ آن/ روز/ کفن من/ بادبان من.»


تکچهره در دو قاب

 


در دفتر شعر «تکچهره در دو قاب» روایت متصل تر و سطور بلندتر است اما به لحاظ تصویرسازی پیرو کتاب «پری خوانی» است. دیدن و بعد کشتن ابژه به واسطه فیلترهای ذهنی و نگاهی زیباشناسانه کلیت منظرگاه جریان «شعر دیگر» و «شعر حجم» است. همان که حلاج گفت: «معرفت، عبارت است از دیدن اشیا و هلاک همه در معنا.» در این کتاب مثل دفتر شعر اول، شاعر تسلط خود را در فرم های متنوع نوشتن (کوتاه، منثور، شعر بلند) به علت شناخت دقیقش از تکنیک های جدید شعری ارایه می دهد. شاعر با نام گذاری اشعار و اشارات مستقیم و غیرمستقیم، دستگاه فکری و منظرگاه خود نسبت به جهان سیاست زده و غیرشاعرانه بودن فضای عمومی ادبیات آن زمان را به وضوح با حذف زمان حال و عناصر شهرنشینی نشان می دهد و با پناه بردن به کودکی و طبیعت و برجسته سازی احساسات نوستالژیک از گذشته و تاریخ پناه می جوید:«یا به شب ها که بازمی گردیم/ ما/ تا خاطره از اشیا برگیریم/ گرداگردمان صفی داریم/ از خرده ریز رویا». یا: «آن که دوردست را می خواند/ روزی از آفتابی خواهد گفت/ که بر برگ های سوخته/ می نشست بی غبار».در این کتاب هاشمی نژاد چند شعر با زبان عامیانه و ترانه سرایانه دارد که مشابه آن در آثار شاعران شعر دیگر قابل مشاهده نیست. این رفتار در گردانده های بیژن الهی از هانری میشو و کاوافی به زیبایی اجرا شده و البته پیشنهادهای جدیدی هم به شاعران نوگرا ارایه کرده است. استفاده از زبان کوچه از زیبایی گردانده های الهی کم نکرد و در شعر هاشمی نژاد این زبان به کوچه ای کردن شعر تن نداد: «منم در سکوت بار اومدم/ منم دایه ام باد بود/ اگه کسی زنده باشه به چیزی/ منم زنده به سایه ام بودم».قاسم هاشمی نژاد در قیاس با بیژن الهی، پرویز اسلامپور، محمود شجاعی، هوشنگ چالنگی و حمید عرفان نزد علاقه مندان شعر گمنام تر ماند و چون فیروز ناجی که بیشتر به واسطه ترجمه اش از رنه شار شناساست، سالیان درازی در حاشیه ماند. نظریات تئوریک و تصحیح های شکیل و پرصلابت هاشمی نژاد بی شک گنجینه های گرانسنگی هستند برای کسانی که ادبیات کلاسیک را می خواهند با نگاهی جدید بخوانند. شعر وی را باید از این گنجینه ها منفک کرد تا شاعرانگی این شاعر مورد تحسین مجدد قرار گیرد. هاشمی نژاد برخلاف برخی از شاعران اشاره شده، قلمش امی نبود که از یک جان شیفته سرریز کند. او چون الهی مسلط بر ادبیات جهان و زبان فارسی بود. برای اینکه دلدادگی اش به گذشته موجب اسارت او نشود به تعبیر نیچه ضرورتی را بر کار خود نهاد تا آن را باز آفریده کند.امیدوارم با تاکیدهای مکرر از شناخت و علاقه هاشمی نژاد به ادبیات کلاسیک و متون عرفانی این سوءتفاهم برای مخاطبین پیش نیاید که با شاعری واپسگرا سروکار داریم بلکه برعکس زیبایی شناسی یقینا می تواند و باید نزاع میان سنت و مدرنیته را حل کند. زیبایی شناسی برخاسته از اهمیت فرم و تکنیک های شاعران بزرگ جهان که خود را در اجرایی ایرانی قرار دهد، شاعری مدرن و بی زمان از خود به جا می گذارد همچون قاسم هاشمی نژاد که کوکبه ای است در این شن زار شلوغ و بی حساب.

 

   لینک کوتاه :
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :