شعری از عابد اسماعیلی


شعری از عابد اسماعیلی

ظهور یک منجی پشت کعبه ی زرتشت

خلاصی از دنیا با فشار یک انگشت

شهادت یک حس در مواقع حساس

رفاقت یابو با شکوفه ی گیلاس

تحمل تابلو در معاشقه با میخ

تفاوت غمها در تورق تاریخ

تفنگ بی جان با یک فشنگ تحمیلی

چه صلح تحمیلی و چه جنگ تحمیلی

شروع شعر از این لحظه از همین لحظه

 

فلانِ یک بهمان در مسائل شرعی

ندیدن اصلی و فرار در فرعی

سرانه ی دهن و مشت زیر بادمجان

چریدن بزغاله اواسط کیهان

دخالت زنها در سفارت شیطان

روانشناسیِ ژنهایِ با نوکِ پیکان

تجاوز یک دکتر به لاشه ی خرگوش

یکی دوتا دوسه تا صدهزارتا بی هوش

چقدر امکان دارد که شعر تا آخر...؟

 

رضایت شغلی در گداییِ دائم

خداییِ جزیی بی خداییِ دائم

حضور یک انگل در تکامل میمون

خبرگزاریِ والتین و رمز والزیتون

تفاوت "مثلِ" با "چنین" "چنان" "همچون"

شکستنِ مته در معادن الماس

خدا شناسیِ بی روحِ یک خدانشناس

یکی دوتا دوسه تا صد هزارتا وسواس

چقدر امکان دارد که بچه مان دختر...؟

 

قشنگیِ نُشخوارِ حقوقِ پشمِ بشر

تتابعِ مازادِ ستونِ پخشِ خبر

حقوق تاریکِ سال و ماه و روز پدر

مقاومت در کافور و گریه در تابوت

حدودِ کفاره در نزاکتِ ابروت

کشیدن ماشه با رضایتِ باروت

سکنجبین با خون و مجله با کاهو

یکی دوتا دوسه تا صد هزارتا یابو

نفس نفس بزن و شعر را ادامه بده

 

همیشه درگیرِ طول و قطرِ آزادی

رسیدن هر دوره به خبط اجدادی

به معنویتِ مرده به گریه ی مادی

همیشه بی شادی بی تصورِ شادی

برای من عادی و برای تو عادی

ظهور یک سایه طول موج نامرئی

یکی دوتا دوسه تا صد هزارتا فرعی

چقدر امکان دارد که رفتنت بهتر...؟

 

غزل غزل خواندن در تلو تلو رفتن

عقب عقب بودن در جلو جلو رفتن

به گودی سوزن پشتِ لاشه ی پوکه

شکستن شیشه پشت عشق متروکه

ستاره بودن ها و رصد نکردن ها

علم نکردن ها و لگد نکردن ها

اَلَم° تَرَ کیفَ... رّبُکَ..."چگونه" "چطور"

اَلَم° تَرَ کیفَ... عبدُکَ... "همینجوری"

عزیز! باور کن شعر لحظه ی آخر...

 

روایت شفاف از قداست مبهم

کراهتِ ملموسِ دو اسب نامحرم

حرام بودنِ هر نو(ع) معاشقه با هم

نجاست سگ اصحاب کهف در آدم

لوازم التحریر و لوازم التحریک

دیالوگ وافور حقه ی دیالکتیک

قساوت سوزن توی طب و دمپایی

فشار سوزنبان روی ریل تنهایی

خیانتِ من های درون من به من

تبانی پیکان با غرور راه آهن

جراحت عمقی بخیه های سرپایی

یکی دو تا دوسه تا صد هزار تا لایی

چقدرامکان دارد که مشکل از داور...؟

 

به شُبهه ی تاثیرِ دعا و نفرین ها

به اوجِ روشنفکری و نفی آیین ها

رعایت زن در استعاره ی غیرت

به هیات عَلَمی خسته داخل هیئت

امیدِ یک زندانی به نامه ی رأفت

هواشناسی ِ یک بغض در سرِ یک زن

ترددِ بنزینهای مملوء از بنزن

طویله ای سرشار از عنایت دشمن

شروع آلزایمر از دهانه ی واژن

چقدر امکان دارد که دخترت مادر...؟

 

رهایی از سگها با نظارت بهداشت

بدون کاشت رسیدن به لذت برداشت

نفوذ باب اسفنجی جنون اختاپوس

سرایت بیماری به عمق اقیانوس

تفنگ آمریکایی فشنگهای روس

تحصن بیماران خاص در دالان

تاسف دلالان فقر در طوفان

به حال سوزنهای گران سوزنبان

شبیه گم شدن داس داخل خرمن

صدای دینگ و درینگ بهار در هاون

یکی دوتا دوسه تا صد هزارتا کودن

چقدر امکان دارد که عشقِ تو دیگر...؟

چقدر باور داری به پوچیِ باور

نفس نفس بزن و شعر را ادامه بده

 

قیاسِ دامنه ی الرحیم و الرحمان

توقفِ باران در بلادِ بی ایمان

بلازه ی آتش در کهن ترین ادیان

سرایت گرما از دلِ زمین به زمان

اسارتِ اینها و رهاییِ آنها

خداییِ اینها بی خداییِ آنها...

 

تمام اینها را می شود تحمل کرد

ولی تحمل اینکه تو نیستی سخت است

همینکه باور دارم به اینکه معتقدم

همینکه منتظرم تا... خیال من تخت است

   لینک کوتاه :
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :