شعر را نبايد تا زبان مردم تنزل داد / ابوالفضل پاشا

ابوالفضل پاشا:
شعر را نبايد تا زبان مردم تنزل داد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب
ابوالفضل پاشا با تأكيد بر سادگي و تمايز آن با سادهانگاري در شعر معتقد است: نبايد شعر را تا سطح زبان كوچه و بازار و مردم تقليل داد، بلكه بايد شاعران به گونهاي در شعرشان رفتار كنند كه سليقه، ذائقه و دانش عمومي مخاطبان نسبت به شعر ارتقاء يابد.
اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: من عموما روي چيزهايي كه جنبهي تبليغي و زودگذر دارد، سرمايهگذاري فكري نميكنم. آنهايي كه به سادهنويسي اصرار دارند و اين مسأله را دامن ميزنند، ابتدا بايد ديد كه بار شعر هستند يا يار شعر و بايد نگاه كرد كه شاعران مدعي سادهنويسي، چند سال در اين كار استخوان خرد كردهاند و چند سال تجربهي شعري دارند.
او در ادامه يادآور شد: منظورم توهين به پيشكسوتان اين حوزه نيست، روي سخنم با آنهايي است كه ياران باري به هر جهت شعر هستند. نميتوان به استناد تجربهي دوسه سالهي جمعي از شاعران وبلاگنويس، سخن از توجه يا عدم توجه به مقولهاي به نام سادهنويسي گفت كه اين مسأله يكي از مولفههاي شعر باشد.
پاشا متذكر شد: مدعيان سادهنويسي، نخست برادريشان را به شعر ثابت كنند، سپس به تبليغ اينگونه شعر نوشتن بپردازند.
اين شاعر معتقد است: تلقي اينكه شعر به سمت سادگي به مفهوم رايج كلمه برود، برداشتي اشتباه است كه اين رفتار فقط سطح سليقه و مطالبات مخاطب را تنزل ميدهد، بنابراين معتقدم كه با افزايش آگاهي و دانش عمومي نسبت به شعر، مخاطب با ذهني ورزيده به سراغ مطالعه شعر برود.
او تأكيد كرد: هرجا كه سادهانگاري رخنه كرده، ادبيات آن دوران، گرفتار خسران و ضرر شده است، بنابراين دامن زدن به سادهانگاري در شعر نه تنها كمكي به شعر نميكند؛ بلكه آن را دچار آسيبهايي هم ميكند.
پاشا خاطرنشان كرد: در دورهي مشروطه، زبان شعر به زبان مردم كوچه و بازار، فرو كاسته ميشود و «نسيم شمال» به عنوان شاخصترين چهره در اين حوزه معرفي ميشود، اما اين حركت زودگذر است و استمرار پيدا نميكند. هرچند به نوعي آن اتفاق، زمينههاي ظهور نيماي بزرگ را فراهم ميكند.
به اعتقاد اين شاعر، نياز امروز شعر به سمت سادگي رفتن نيست و با توجه به شئون مختلف انديشه كه در جامعه ما جريان دارد و آثار مختلف فلسفي كه ترجمه و عرضه شده است، ميتوان به ارتقاي آگاهي عمومي مخاطب در مواجهه با شعر فكر كرد، نه به اينكه شعر راحتالحلقوم باشد.
او تأكيد كرد: بحث، شعري نيست كه ساده باشد و 10 نفر هم گرد شاعري كه ساده شعر ميگويد، بهبه و چهچه كنند؛ بلكه بايد به ظرفيتهاي زبان در شعر توجه داشت. ممكن است كه شعري به دليل پيچيدگي در زمان خودش خوانده نشود، اما چنانچه براساس تعالي هنري شكل گرفته؛ ميتواند اثري ماندگار باشد.
او در ادامه در تبيين طرز تلقياش از سادگي در شعر به ژاك پرور و سعدي استناد كرد و گفت: شعر اين شاعران، در نگاه اول به نظر ساده ميرسد؛ اما اين سادگي كه در پشت خود تجربهاي عظيم، فراگير و جهان شمول را دارد، به راحتي به دست نميآيد.
پاشا با دفاع از تجربههاي شاعران دههي 70 و با تأكيد بر اين نكته كه ايرادي در آن جريان شعري نميبينيم كه بخواهد در تقابل آن اتفاقي به نام شعر ساده بيفتد، اظهار كرد: اگر دههي هفتاد نبود، بسياري از اين تجربههاي شعر در اين سالها نيز اتفاق نميافتاد. در واقع بسياري از شاعران در اين دهه، از دستاوردهاي دههي 70 براي اجراي شعرشان بهره ميبرند، چنانچه نيما و ديگر نوآوران شعر معاصر فارسي، از تجربههاي گذشته خود استفاده كردهاند. البته طبيعي است كه به شعر دههي 70 واكنش داشته باشند؛ آنها كساني بودند كه نتوانستند آن تجربهها را دريابند و يا نخواستند به خود زحمت بدهند كه به آن نحو شعر بسرايند، بنابراين در مقام نفي آن ماجرا برآمدهاند.
او در پايان خاطرنشان كرد: تبيين تقابل دوگانهي ساده و پيچيده، لزوما ربط مستقيم به شعر و آفرينش آن ندارد. شعر مسير خود را پيدا ميكند و به حياتاش در طول زمان ادامه ميدهد. درواقع شكوفايي شعر، متوجه امر بلندمدتي است و نميتوان دربارهي شعر و وجوه آن، در كوتاه مدت سخن گفت و اين بررسيهاي اجمالي را ميتوان به حكم نقدها يا ارزيابيهايي از چگونگي و چيستي آن در شرايط كنوني دانست و طبيعي است كه حكم قاطع نميتوان داد.
لینک کوتاه : |