شعر از بدری رحمی ایوب‌اوغلو
برگردان از علی‌رضا شعبانی


شعر از بدری رحمی ایوب‌اوغلو
برگردان از علی‌رضا شعبانی

بهار و ما


شعر از بدری راهمی ایوب‌اوعلو
(بدری رحمی ایوب‌اوغلو)
Bedri Rahmi Eyuboğlu
برگردان از علی‌رضا شعبانی


درختان سالی یک‌بار از سرِ شادمانی دچارِ جنون می‌شوند
خدای من! چه جنونِ زیبایی
برگ سالی یکبار
دست‌های لرزان‌اش را از سرِ شادمانی‌ دراز می‌کند
زمین سالی یک‌بار جان‌فشانی می‌کند
باغ‌ها سالی یک‌بار از سرِ لذت شکافته می‌شوند
خدای من! چه زیبا شکاف برمی‌دارند
کاش ما نیز می‌توانستیم یک‌بار
مجنون‌وار و هم‌چون درختانِ پُرشکوفه شادمان شویم
که می‌داند شاید ما نیز یک‌روز با برقرار شدنِ صلح
به‌سانِ مجانین شادمان شویم
از بهار و درختان پیروی کنیم
شهر را با نوارهای پارچه‌ییِ الوان آذین ببندیم
و از پنجره‌ها لامپ‌های رنگی بیاویزیم
که می‌داند شاید ما نیز یک‌روز با  برقرار شدنِ صلح
به‌سانِ درختان
با صدای ترق‌توروق
از هزار جای‌مان تَرَک برداریم

   لینک کوتاه :
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :