| داستانی از محمدرضا پور جعفری | |
| 23 اسفند 94 | داستان | محمدرضا پور جعفری |
|
|
شب رسیدیم. پرهیب چادرسیاه بزرگ را در دلِ سیاهیِ بی پایان دیدیم. با خویشاوندان و نزدیکان فراوان ــ که به سپاهی شکست خورده می مانست ــ به دیدن بی بی می-رفتیم که به سوگ بــرادرشان نشسته بودند .
ازبهرام چنگاییکه کنارمان بودند پرسیدیم: «می-دانیدچندبرادرداشتند؟» گفتند:"همین یکی مانده بودندبا برادر بزرگ ترشان. ده تا دیگر پیشتر خاموش شده اند." ... |
|
ادامه ... |
|
ویژه نامه ها
|
|
| 1400 |
|
|
| نوروز 1399 |
|
|
| نوروز 1398 |
|
|
| نوروز 1397 |
|
|
| داستان نوروز 1396 |
|
|
| نوروز 1393 |
|
|
| بهرام اردبیلی |
|
|
| ترجمه اولیس اثر جویس |
|
|
| ساده نویسی |
|
|
| علی مسعود هزارجریبی |
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
| رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
|
| شرایط درج آگهی در پیاده رو |
|
| کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |
