شعری از لطيف هلمت
برگردان: بابك صحرانورد
تاریخ ارسال : 5 آبان 00
بخش : ادبیات کردستان
نردبام
بسیار وقتها
احساس میکنم تو باغ پر اناری و
من کودکی لجباز.
از آن هنگام که ستاره
در ژرفاب راکد شب شنا می کند
تا آن زمان که زلف آفتاب
در موج آب میپاشد
از هر چیز، فقط یک تخته پاره هم که باشد
نردبامی میسازم
و آنگاه آفتاب با انگشتان طلاگون خود
تلنگری به پنجرهام میزند.
نردبام عزیزم را تکه پاره میکنم
و غریب وار و هراسان
تختهپارهها را از نگاه ها پنهان...!
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه