شعری از آنا دو نوآی
ترجمه ی مجید رضایی
تاریخ ارسال : 16 آبان 98
بخش : ادبیات جهان
آنا دو نوآی ( Anna de Noailles) شاعر و رماننویس فرانسوی در سدهٔ نوزدهم ،وی که شیفته مشرق زمین بود ، اشعار بسیاری را در ستایش این سرزمین ستود ،اشعاری مانند باغ مشرق زمين، لذ تهای مشرق زمين، روز مشرق زمين و غيره نشانگر شيفتگی او نسبت به زيبائیهای سرزمينهای دوردست است. در اين اشعار او بطور شاعرانهای سرزمينهای زيبای كهن“ و حلاوتهای آ نها را ترسيم میكنددر مجموعهی اشعارش شاهد ملا قات روح غربی او با زيبائیها و جذابيتهای مشرق زمين هستيم.
زندگی ژرف
در طبیعت همچون درخت انسانی باش
تمایلات خود را چون برگهای ژرف بگستر
و در شب آرام و در توفان احساس کن ، شیره هستی را که بر دستهایش جاری است
زندگی کن، پرتوهای خورشید را به چهره برگیر
نمک سوزان ،نم نم باران و اشک را بنوش
و طعم شادی و درد را به گرمی بچش
که تبلور انسانند در فضا
در دل سرشار از زندگی ات احساس کن،هوا و آتش و خون را
همچو باد در زمین بچرخ
تا واقعیت فراز آی و راز را دریاب
همچون روز باش که اوج می گیرد و همچون سایه که فرود می آید
بسان شب ارغوانی به رنگهای گیلاس
بگذار دل سرخت آتش و آب جاری سازد
و همچون سپیده دم روشن که بر بلندی تکیه زده است
جانی داشته باش که رویا می پردازد نشسته بر کرانه جهان .....
La vie profonde
Être dans la nature ainsi qu'un arbre humain
Étendre ses désirs comme un profond feuillage
Et sentir, par la nuit paisible et par l'orage
La sève universelle affluer dans ses mains
Vivre, avoir les rayons du soleil sur la face
Boire le sel ardent des embruns et des pleurs
Et goûter chaudement la joie et la douleur
Qui font une buée humaine dans l'espace
Sentir, dans son coeur vif, l'air, le feu et le sang
Tourbillonner ainsi que le vent sur la terre
- S'élever au réel et pencher au mystère
Être le jour qui monte et l'ombre qui descend
Comme du pourpre soir aux couleurs de cerise
Laisser du coeur vermeil couler la flamme et l'eau
Et comme l'aube claire appuyée au coteau
Avoir l'âme qui rêve, au bord du monde assise
Anna de Noailles
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه