شعری از فرساد فرهادی
تاریخ ارسال : 16 مهر 98
بخش : شعر امروز ایران
میتوان... تنها بود...
.... و به گلی در گلدان نگریست........
یا روی پشت بام...
...تا سرزدن..... ستارهی نزدیک...
..... به ستارگان دور.... چشم دوخت......
جمعی...
....از من میرمد...
و من...
......... از جمعی..........
بهار نارنج...
....ترشی تابستانیِ... یک دیزیست...
...و تابستان یک خرمالو...
.........شیرینی... مرگ یک پائیز........
میدانم...
...مرا نخواهی دانست..........
من نیز...
..........تو را نخواهم خواست...........
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه