شعری از نزار قبانی
ترجمه ی تیرداد آتشکار
نویسنده : تیرداد آتشکار
تاریخ ارسال :‌ 24 آبان 99
بخش :
شعری از نزار قبانی 
ترجمه ی تیرداد آتشکار


لَو خرج المارد من قمقمه
و قال لي : لبّیک
دقیقة واحدة لدیک
تختار فیها کل ما تریده
مِن قطع الیاقوت والزمرد
لأخترتُ عینیک
بلا تردّد دات العینین السوداوین
ذات العینین الصاحیتین اللمطرین
لا اطلب من ربي إلّا شیئین
أنْ یحفظ هاتین العینین و یزید بأیّامي یومین
کی أکتب شعراً في هاتین اللؤلؤتین
 

 


اگر غول جادو از چراغ دان خارج شود 
و به من بگوید: در خدمتم سرورم
یک دقیقه وقت داری 
تا هر چه بخواهی یاقوت و زمرد انتخاب کنی
من چشمان تو را برمی گزیدم
بدون شک ((بی گمان)) همان چسمان سیاه را
آن دو چشم متین و بارانی را
از خدای خویش بیش از دو چیز نمی خواهم
اول این که آن چشم ها را سلامت بدارد ((نگاه داری کند))
دوم دو روز به عمر من اضافه کند
تا میان آن چشم ها شعری بنویسم
((تا در وصف آن چشم ها شعری بنویسم))

بازگشت