شعرهایی از محسن حسینخانی | |
نویسنده : محسن حسینخانی تاریخ ارسال : 4 مرداد 04 بخش : |
![]() |
۱
زمستان
هیچگاه به دستهای ما نگاه نکرد
باد
از همان ابتدا
جای تقویم رومیزی را میدانست
و جنگل
جای تفنگ شکاریِ پدر را
گاهی برای زنده ماندن میبایست
اشکهای مادر را باور نمیکردیم
و سوپ پیازش را
تا ته هورت میکشیدیم
به رسمِ بخار پنجره
با سرانگشتانمان
سر گوزنی میکشیدیم
و پوکههای رنگارنگ را
آنقدر روی هم میگذاشتیم
تا سقوط کنیم
زمستان
هیچگاه به دستهای ما نگاه نکرد
حتی زمانی
که داشتیم پدر را
کنار تفنگ شکاریاش
قاب میکردیم
۲
کشاورز
عاشق مزرعهاش بود
بعدِ مرگش
لباسهایش را
تن مترسک کردند
۳
ابراهیم پسرش را
نوح پسرش را
یعقوب پسرش را
پروردگارا!
تو رسولانت را
با پسرانشان آزمودی
ما سرزمینمان را
با دخترانمان