شعری از ﻣﻬﺪﻱ قلایی
نویسنده : ﻣﻬﺪﻱ ﻗلایی
تاریخ ارسال :‌ 18 دی 95
بخش :
شعری از ﻣﻬﺪﻱ قلایی

اوایل  می گفتی
 به هر رنگی علاقه مندی بگو
تا  بزنم به موهام
می گفتم مشکی... می زدی
اوایل چنین بود که عاشق ات بودم
می گفتم  "کبود"ی های اطراف جاده ی  خرم آباد به کوهدشت  ‌...می زدی  
یک بار  برای امتحان گفتم
فردا دوازدهم آذر است و من عاشق کبودی های  زیر گردن ...سیزدهم نشده  زدی
 
آذر !
چه مُرکب کبودی در قلم  توست
که تاریخِ سنگ قبر ها  را  به طعنه
 می نویسی
آذر!شاعران شبیه هم به دنیا می آیند
اما شبیه هم  نمی روند
یکی از " تو "می رود
 یکی لبش را می دوزد به هم
و   یکی  گلوش را  آنق...در فشار می دهند
تا پرنده ای از دهان اش می پرد بیرون

 می شود در این سرما
 تو را با آن دو چشم سبزِ ترس خورده  نپوشید ؟
می شود پاهای جوان ات را در فارسی باز نکرد ؟
  دیر آمده ای و درختان نام ها را از   سنگ ها پوشانده اند

چقدر آدم ها را دوست دارم
 وقتی تو را دوست دارم
چقدر کلمات را دوست دارم
وقتی تو را دوست دارم
چقدر موسیقی را
وقتی تو را دوست دارم
حتا  محمد علیزاده هم
می تواند  چندی مرا به سماع درآورد وقتی تو را دوست دارم
و   سی و دو حرف فارسی و ردیف دندان های جلو زیادی اند  جز این حروف "دوستت دارم "  وقتی تو را دوست دارم

 تو! کنایه ای  به دیگران
تو !شبی  که به هزار و یک شب   خواهم افزود
تا در آن بی  گفت و گو به تو برسم
 رسم عاشقان چنین است
 بی گفت و گو  به هم می رسند


خدای من شاهد است
تو آغوش ات وطن ام بود
زبان ات
زبان مادری ام بود
تو آغوش ات را گرفتند
من زبان مادری ام را
و خنده های بریده بریده بریده ات
خط سبقت  بود که  گرفتم  از همه
 تا   دل ام را  بی سرقفلی به تو واگذار‌ کنم
مشکل  اما دل من بود که چون دل  تو  شعبه ای دیگر نداشت
بگذار قبل از بوسه ای که بین ما  رد و بدل  می شود
قبل از کتابی  که به تو  امانت  می دهم
و زیر جاهای مهم  اش را خط می کشم
  روی  بعضی ها را  فسفری خط  بکشیم
بعضی ها را باید از صدر اسلام تا کنون دوست داشت
زن های بالای سی سال را باید از زن های زیر سی سال جدا کرد
بوسه های بالای یک دقیقه را باید از بوسه های زیر یک دقیقه  جدا کرد
حساب تو  از افراد کما فی سابق جدا ست
تو علی رغم سن کم ات  مثل زن های بالای سی سال می بوسی
مثل زن های بالای سی سال  نگران آدم می شوی
زنگ می زنی :
"مهدی! امروز دوازدهمه  نگران ام
فقط یه کلمه بگو رسیدی خونه یا نه ؟"

بازگشت